حساب حسابه

موضوعات حسابداری اقتصاد بورس اکسل مالیاتی علمی بهداشتی دین و زندگی و اطلاعات عمومی

حساب حسابه

موضوعات حسابداری اقتصاد بورس اکسل مالیاتی علمی بهداشتی دین و زندگی و اطلاعات عمومی

راز موفقیت


مشاهده در قالب PDF چاپ فرستادن به ایمیل
   

روزی مرد جوانی نزد سقراط رفت و از او پرسید، رمز موفقیت چیست؟سقراط رو به مرد جوان کرد و گفت: فردا صبح به کنار رودخانه بیا، در آنجا رمز و راز موفقیت را به تو می گویم. صبح فردارسید و مرد در کنار رودخانه حاضر شد. سقراط از او خواست که لباس برکند و به داخل آب برود. مرد درخواست سقراط را اجابت کرد و آرام آرام در عرض رودخانه پیش رفت.

هنگامی که آب تاگردن مرد جوان بالا آمد، سقراط در کمال ناباوری مرد جوان ، سر او را گرفت و کاملاً زیر آب کرد.
مرد ناگهان برای خارج شدن از آب و فرار از دست سقراط به تکاپو افتاد، اما سقراط قوی بود و باتمامی قوا مرد جوان را زیر آب نگه داشت.
این فرایند همچنان ادامه داشت تا اینکه صورت مرد جوان از فرط بی هوایی، به کبودی گرائید.
درآن زمان سقراط سر مرد جوان را از آب بیرون کشید. مرد به محض اینکه از آب بیرون آمد، نفس عمیقی کشید. سقراط بلافاصله از مرد جوان پرسید در آن زمان که زیر آب بودی به چه چیزی بیشتر از همه احساس نیاز می کردی ؟ مرد جواب داد( هوا )سقراط ادامه داد، اینهمان رمز موفقیت است. هنگامی که چنان به دنبال موفقیت بگردی که برای به دست آوردن هوا تقلا میکردی، آن زمان می توانی موفقیت را کسب کنی و دیگر هیچ رمز و رازی برای موفقیت وجودندارد.

120قانون موفقیت از نظر برایان تریسی

 

١- قانون علت و معلول

 هر چیز به دلیلی رخ می‌دهد. برای هر علتی معلولی هست، و برای هر معلولی علت یا علت‌های بخصوصی وجود دارد، چه از آنها اطلاع داشته باشید چه نداشته باشید. چیزی به اسم اتفاق وجود ندارد.

٢- قانون ذهن

همه علت‌ها و معلول‌ها ذهنی هستند. افکار شما تبدیل به واقعیت می‌شوند. افکار شما آفریننده‌اند. شما تبدیل به همان چیزی می‌شوید که درباره آن بیشتر فکر می‌کنید. همیشه درباره چیزهایی فکر کنید که واقعا طالب آن نستید و از فکر کردن درباره چیزهایی که خواستار آن نیستید اجتناب کنید.

٣- قانون عینیت یافتن ذهنیات

 دنیای پیرامون شما تجلی فیزیکی دنیای درون شماست. کار اصلی شما در زندگی این است که زندگی مورد علاقه خود را در درون خود خلق کنید.زندگی ایده‌آل خود را با تمام جزئیات آن مجسم کنید و این تصویر ذهنی را تا زمانی که در دنیای پیرامون شما تحقق پیدا کند، حفظ کنید.

 ٤- قانون رابطه مستقیم

 زندگی بیرون شما بازتاب زندگی درونی شماست. بین طرز فکر و احساسات درونی شما از یک طرف و عملکرد و تجارب بیرونی شما از طرف دیگر رابطه مستقیم وجود دارد.

٥- قانون باور

 هر چیزی را که عمیقا باور داشته باشید برایتان به واقعیت بدل می‌شود. شما آنچه را که می‌بینید باور نمی‌کنید، بلکه آن چیزی را می‌بینید که قبلا به عنوان یک باور انتخاب کرده‌اید. پس باید: باورهای محدود کننده‌ای را که مانع موفقیت شما هستند شناسایی کنید وآنها را از بین ببرید.

 ٦- قانون ارزش‌ها

 نحوه عملکرد شما همیشه با زیربنایی‌ترین ارزش‌ها و اعتقادات شما هماهنگ است.آنچه براستی ارزش‌هایی را که واقعا به آن اعتقاد دارید بیان می‌کند ادعاهای شما نیست بلکه گفته‌ها، اعمال و انتخاب‌های شما به ویژه در هنگام ناراحتی و عصبانیت است.

 ٧- قانون انگیزه

 هر چه می‌گویید یا انجام می‌دهید از تمایلات درونی، خواسته‌ها و غرایز شما سرچشمه می‌گیرد. این کار ممکن است بصورت خودآگاه و ناخودآگاه انجام شود.

رمز موفقیت دو چیز است:

- تعیین اهداف و برنامه‌ریزی برای آنها.

- مشخص کردن انگیزه‌ها.

 ٨- قانون فعالیت ذهن ناخودآگاه

 ذهن ناخودآگاه شما موجب می‌شود همه گفته‌ها و اعمالتان مطابق با الگویی انجام پذیرد که با تصویر ذهنی و باورهای زیر بنایی شما هماهنگ است.ذهن ناخودآگاه شما بسته به اینکه چگونه آنرا برنامه‌ریزی کنید می‌تواند شما را به پیش ببرد و یا از پیشرفت باز دارد.

 ٩- قانون انتظارات

 اگر با اعتماد به نفس انتظار وقوع چیزی را داشته باشید در جهان پیرامونتان امکان وقوع پیدا می‌کند.شما همیشه هماهنگ با انتظاراتتان عمل می‌کنید و انتظارات شما بر رفتار و طرز برخورد اطرافیانتان تاثیر می‌‌‌گذارد.

  ١٠- قانون تمرکز

 هر چیزی که ذهن خود را به آن مشغول سازید در زندگی واقعیت پیدا می‌کند.هر چیزی که روی آن تمرکز کنید و مرتبا به آن فکر کنید در زندگی واقعی شکل می‌گیرد و گسترش پیدا می‌کند. بنابراین باید فکر خود را بر چیزهایی متمرکز کنید که در زندگی واقعا طالب آن هستید.

 ١١- قانون عادت

 حداقل ٩٥٪ از کارهایی که انجام می‌دهید از روی عادت است، خواه عادت‌های مفید و خواه عادت‌های مضر.

شما می‌توانید عادت‌هایی را که موفقیتتان را تضمین می‌کند در خود پرورش دهید. به این صورت که تا هنگامی که رفتار مورد نظر به صورت اتوماتیک و غیر ارادی انجام نشوند تمرین و تکرار آگاهانه و مدام آنرا ادامه دهید.

 ١٢- قانون جذب

 شما مرتبا افکار، ایده‌ها و موقعیت‌هایی را که با افکار غالب شما هماهنگ هستند به خود جذب می‌کنید، خواه افکار منفی خواه افکار مثبت.

شما می‌توانید بهتر از اینکه هستید باشید، ثروتمند تر از اکنون باشید و توانایی‌های بیشتری داشته باشید چون می‌توانید افکار غالب خود را تغییر دهید.

 ١٣- قانون انتخاب

 زندگی شما نتیجه انتخاب‌های شما تا این لحظه است.

چون همیشه در انتخاب افکار خود آزاد هستید، کنترل کامل زندگی‌تان و تمامی آنچه برایتان اتفاق می‌افتد در دست شماست.

 ١٤- قانون تفکر مثبت

 برای موفقیت و شادی در تمام جنبه‌های زندگی تفکر مثبت امری ضروری است.شیوه تفکر شما نشان دهنده ارزش‌ها، اعتقادات و انتظارات شماست.

١٥- قانون تغییر

 تغییر غیر قابل اجتناب است و چون با دانش روزافزون و تکنولوژی رو به پیشرفت هدایت می‌شود با سرعتی غیر قابل قیاس با گذشته در حال حرکت است.کار شما این است که استاد تغییر باشید نه قربانی آن.

١٦- قانون کنترل

 این که تا چه حد در مورد خودتان مثبت فکر می‌کنید بستگی به این دارد که فکر می‌کنید تا چه حد زندگی‌تان را تحت کنترل دارید.

سلامتی، شادی و عملکرد عالی از طریق کنترل کامل افکار، اعمال و شرایط پیرامونتان به وجود می‌آید.

 ١٧- قانون مسئولیت

 هر جا که هستید و هر چه که هستید بخاطر آن است که خودتان اینطور خواسته‌اید.

مسئولیت کامل آنچه که هستید، آنچه که بدست آورده‌اید و آنچه که خواهید داشت بر عهده خود شماست

١٨- قانون پاداش

 عالم در نظم و تعادل کامل به سر می‌برد. شما همیشه پاداش کامل اعمالتان را می‌گیرید.

همیشه از همان دست که می‌دهید از همان دست می‌گیرید. اگر از عالم بیشتر دریافت می‌کنید به این دلیل است که بیشتر می‌بخشید.

 ١٩- قانون خدمت

 پاداش‌هایی که در زندگی می‌گیرید با میزان خدمت شما به دیگران رابطه مستقیم دارد.

هر چه بیشتر برای بهبود زندگی و سعادت دیگران کار و مطالعه کنید و توانایی‌های خود را افزایش دهید، در عرصه‌های مختلف زندگی خود نیز پیشرفت بیشتری به دست می‌آورید.

٢٠- قانون تاثیر تلاش

 همه امیدها، رویاها، هدف‌ها و آرمان‌های شما در گرو سخت کوشی شماست.

هر چه بیشتر تلاش کنید، بخت و اقبال بهتری پیدا می‌کنید.

هیچ راه میانبری وجود ندارد.

٢١- قانون آمادگی

شانس در واقع به هم پیوستن موقعیت و آمادگی است. عملکرد خوب نتیجه آمادگی کامل است که مراحل کسب آن اغلب از هفته‌ها، ماه‌ها و سال‌ها قبل آغاز می‌شود.در هر حوزه‌ای موفق‌ترین افراد آنهایی هستند که همواره در مقایسه با افراد ناموفق وقت بیشتری را صرف کسب آمادگی برای انجام کار می‌کنند.

٢٢- قانون حد توانایی

 هیچ وقت برای انجام همه کارها وقت کافی وجود ندارد ولی همیشه برای انجام مهمترین کارها وقت کافی است. هر چه بیشتر کار کنید کارایی بیشتری پیدا می‌کنید. اما اگر بخواهید بیش از حد حد توانتان انجام امور مختلف را به عهده بگیرید نتیجه‌ای جز این نخواهد داشت که بفهمید توانایی شما برای انجام کارها حدی دارد.

 ٢٣- قانون تصمیم

 مصمم بودن از ویژگی‌های اساسی افراد موفق است.

در زندگی شما هر جهشی در جهت پیشرفت، هنگامی حاصل می‌شود که در موردی تصمیم روشنی گرفته باشید.

 ٢٤- قانون خلاقیت

 ذهن شما می‌تواند به هر چیزی که برایش قابل درک باشد و آن را باور داشته باشد دست یابد.

هر نوع پیشرفتی در زندگی‌تان با یک ایده آغاز می‌شود و چون توانایی شما در خلق ایده‌های جدید نامحدود است آینده شما نیز محدودیتی نخواهد داشت.

 ٢٥- قانون انعطاف پذیری

 در تعیین اهداف خود قاطعیت داشته باشید، اما در مورد روش دستیابی به آنها انعطاف‌پذیر باشید.

در عصر تحولات سریع، رقابت شدید و کهنه شدن مدام همه چیز، انعطاف‌پذیری و سازگاری از شرایط اساسی موفقیت است.

 ٢٦- قانون استقامت

 معیار ایمان به خود، توانایی استقامت در برابر سختی‌ها، شکست‌ها و نا امیدی‌هاست.

استقامت ویژگی اساسی موفقیت است. اگر شما به اندازه کافی استقامت کنید، طبیعتا سرانجام موفق می‌شوید.

 ٢٧- قانون صداقت

 خوشبختی و داشتن عملکرد عالی هنگامی به سراغ شما می‌آید که تصمیم بگیرید هماهنگ با والاترین ارزش‌ها و عمیق‌ترین اعتقادات خود زندگی کنید.

همیشه با آن بهترین _ بهترین‌ها که در درون شماست صادق باشید.

 ٢٨- قانون احساس

 شما در فکر کردن، درک کردن و تصمیم گرفتن صددرصد احساسی عمل می‌کنید. با احساستان تصمیم می‌گیرید و با عقلتان توجیه می‌کنید.

از آنجایی که کنترل افکارتان در دست خودتان است، خوشبختی شما نیز بستگی به میزان اراده شما در کنترل افکارتان دارد.

٢٩- قانون خوشبختی

 کیفیت زندگی‌تان را احساس شما در هر لحظه تعیین می‌کند و احساس شما را تفسیر شما از وقایع پیرامونتان تعیین می‌کند نه خود وقایع.

هرگز برای اینکه تجربه خوشی از دوران کودکی داشته باشید دیر نیست. کافی است گذشته را مرور کنید و روشی را که برای تفسیر تجربیات خود داشته‌اید تغییر دهید .

 ٣٠- قانون جایگزینی

 ذهن خودآگاه شما در آن واحد فقط می‌تواند یک فکر را در خود جای دهد، یا مثبت یا منفی. شما می‌توانید با جایگزین کردن افکار مثبت به جای افکار منفی به خوشبختی دست پیدا کنید.

ذهن مانند باغی است که در آن یا گل می‌روید یا علف هرز.

 ٣١- قانون اظهار

 هر گفته‌ای تاثیری به جا می‌گذارد. وقتی چیزی را با حالتی سرشار از احساس به خودتان می‌گویید، افکار، ایده‌ها و رفتارهایی هماهنگ با همان کلمات بوجود می‌آید.فقط راجع به چیزهایی فکر کنید که طالب آن هستید و راجع به آنچه که طالب آن نیستید فکر نکنید.

 ٣٢- قانون عکس العمل

 افکار و احساسات شما تعیین کننده اعمال شماست و اعمال شما نیز به نوبه خود تعیین کننده افکار و احساسات شماست.

اگر برخوردی مثبت، خوشایند و خوش‌بینانه داشته باشید، فردی مثبت، خوشایند و خوش‌بین خواهی شد.

 ٣٣- قانون تجسم

 دنیای پیرامون شما تصویری از دنیای درون شماست. تصاویر ذهنی که به آن مشغول هستید افکار، احساسات و رفتار شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

هر چیزی که به روشنی و با تمام وجود تجسم کنید نهایتا در زندگی شما به واقعیت می‌پیوندد.

 ٣٤- قانون تمرین

 هر چیزی را که مرتبا تمرین کنید تبدیل به یک عادت جدید می‌شود . شما می‌توانید رویکردها، توانایی‌ها و کیفیات خوشبختی و موفقیت را در خود بپرورانید، به این صورت که قوانین موفقیت را برای خود آنقدر تکرار کنید تا جزئی از شخصیت شما شوند.

 ٣٥- قانون تعهد

 کیفیت عشق و طول مدت یک دوستی رابطه مستقیم با عمق تعهد هر دو نفری دارد که می‌خواهند با یکدیگر رابطه موفقی داشته باشند.

نسبت به کسانی که برایشان اهمیت زیادی قایل هستید از صمیم قلب و بی‌قید و شرط متعهد باشید.

 ٣٦- قانون ارزش

شما همیشه به سوی کسانی که با شما ارزش‌ها، باورها و اعتقادات مشترکی دارند و با آنها توافق دارید، جذب می شوید.

عشق کور نیست.

 ٣٧- قانون تفاهم

 میزان تفاهم شما با هر کس بستگی به این دارد که تا چه حد ارزش‌ها، رویکردها، هدف‌ها و باورهای مشترکی دارید.

 ٣٨- قانون ارتباطات

 کیفیت روابط شما را، کیفیت و کمیت ارتباطات شما با دیگران تعیین می‌کند.ایجاد و حفظ روابط خوب نیاز به صرف وقت دارد.

٣٩- قانون توجه

 شما به چیزی توجه می‌کنید که آن را بسیار دوست دارید و برایش ارزش قائل هستید.

با دقت گوش کردن به دیگران باعث می‌شود بفهمند که شما آنها را دوست دارید و این کار باعث ایجاد اطمینان می‌شود، یعنی همان چیزی که اساس یک ارتباط دوستانه است.

 ٤٠- قانون عزت نفس

 هر کاری که در زندگی انجام می‌دهید برای حفظ یا افزایش عزت نفس است. شما در کنار کسی احساس خوشبختی می‌کنید که باعث می‌شود احساس کنید فردی ارزشمند و مهم هستید.

هر چه بیشتر سعی کنید که عزت نفس را در دیگران افزایش دهید خودتان را نیز بیشتر دوست خواهید داشت و برای خودتان احترام بیشتری قائل خواهید شد.

 ٤١- قانون تلاش غیرمستقیم

 در روابط با دیگران غیر مستقیم عمل کردن بیشتر باعث موفقیت می‌شود. برای اینکه یک دوست خوب داشته باشید باید یک دوست خوب باشید. اگر می‌خواهید روی دیگران تاثیر بگذارید باید شما هم از دیگران تاثیر بگیرید. برای ایجاد و حفظ روابط دوستانه باید اول خودتان یک فرد دوست داشتنی باشید.

 ٤٢- قانون تلاش معکوس

 هر چه بیشتر تلاش کنید که به زور رابطه خوبی با دیگران ایجاد کنید کمتر موفق خواهید شد.

برای ایجاد یک رابطه خوب کافی است فقط راحت باشید، خودتان باشید و از لحظاتی که با دیگران هستید لذت ببرید.

 ٤٣- قانون هویت

 حساسیت بیش از حد یا شخصی کردن مسائل یکی از دلایل اصلی بروز مشکل در برقراری روابط با دیگران است.

فقط از طریق غیرشخصی کردن، جدا کردن خود از مسائل و داشتن یک نگرش عینی و واقع بینانه می‌توانید خوب عمل کنید و با دیگران روابط موثر برقرار سازید.

٤٤- قانون بخشش

 سلامت روانی شما دقیقا بستگی دارد به اینکه تا چه حد می‌توانید کسانی را که با اعمالشان به نحوی به شما آسیب رسانده‌اند براحتی ببخشید.

بسیاری از ناراحتی‌ها و بدبختی‌ها ناشی از ناتوانی در بخشیدن دیگران است. این عدم توانایی منجر به مقصر شمردن دیگران و احساس کینه و نفرت نسبت به آنها می‌شود.

  ٤٥- قانون پذیرش واقعیت

 مردم تغییر نمی‌کنند. آنها را همان‌طور که هستند بپذیرید. سعی نکنید دیگران را عوض کنید یا انتظار داشته باشید تغییر کنند. شما نتیجه نگرش خودتان را می‌بینید.

کلید داشتن روابط خوب با دیگران؛ پذیرش آنها به همان صورتی است که هستند.

 ٤٦- قانون کم کوشی

 بشر سعی می‌کند آنچه را که می‌خواهد با کمترین تلا ش ممکن بدست آورد. همه پیشرفت‌های بشر در زمینه تکنولوژی در واقع راه‌های دستیابی به بیشترین برون داد با کمترین درون داد است.

بنابراین همه افراد بشر اساسا تنبلند و همواره به دنبال آسان‌ترین راه ممکن برای انجام کارها هستند.

 ٤٧- قانون حداکثر

 بشر همیشه سعی می‌کند در قبال صرف وقت، پول، تلاش یا احساس خود بیشترین نتیجه را حاصل کند. در انتخاب بین کمتر یا بیشتر، ما همیشه بیشتر را انتخاب می‌کنیم.

بنابراین، ما مردم اصولا در انجام هر کاری حریص هستیم. این ویژگی فی نفسه نه خوب است و نه بد. این فقط یک واقعیت است.

 ٤٨- قانون مصلحت

 شما همیشه سعی می‌کنید در سریعترین زمان ممکن و با آسانترین راه به هدف هایتان برسید و کمتر به عواقب این کار توجه دارید.

شما در هر کاری که انجام می‌دهید تمایل دارید که از روشی استفاده کنید که دردسر و مشکلات کمتری ایجاد کند.

 ٤٩- قانون دوگانگی

 شما برای هر کاری که انجام می‌دهید همیشه یکی از این دو دلیل را ارائه می‌دهید:

- دلیلی که درست به نظر می‌رسد.

- دلیل واقعی.

دلیلی که درست به نظر می‌رسد دلیلی احترام برانگیز و ظاهرا شرافتمندانه است. اما دلیل واقعی این است که راهی که انتخاب کرده‌اید در حال حاظر سریعترین و آسان‌ترین راه برای رسیدن به اهداف شماست.

 ٥٠- قانون انتخاب

 هر کاری که انجام می‌دهید بر اساس ارزش‌های غالب در آن لحظه است. حتی هیچ کاری نکردن هم نوعی انتخاب است.

هر جا که هستید و هر کسی که هستید به دلیل انتخاب ها و تصمیم هایی است که تا این لحظه گرفته اید.

 ٥١- قانون ارزش واقعی

 ارزش هر چیز در چشم بیننده است. برای هیچ چیز ارزش از پیش تعیین شده‌ای وجود ندارد. میزان ارزش هر چیز بهایی است که کسی حاضر است برایش بپردازد.کسی که حاضر است در مقایسه با دیگران بالاترین بها را برای چیزی بپردازد ارزش نهایی آنرا تعیین می‌کند.

 ٥٢- قانون تعجیل

 شما همیشه ترجیح می‌دهید که زودتر به آرزوهایتان برسید تا دیرتر.

به همین دلیل است که در تمام عرصه‌های زندگی‌تان بی‌قرار هستید.

  ٥٣- قانون ارزش نهایی

 تعیین کننده بهای اصلی هر محصول اینست که آخرین مشتری‌ها برای آخرین اقلام باقی مانده آن، چقدر حاضرند بپردازند.

 ٥٤- قانون عرضه و تقاضا

 هنگامی که مقدار کالا یا مواد اولیه محدود است، افزایش قیمت منجر به کاهش تقاضا می‌شود و برعکس.

تشویق باعث افزایش و تنبیه باعث کاهش می‌شود. در فعالیت‌های تولیدی ، مالیات و مقررات در حکم تنبیه عمل می‌کنند و در فعالیت‌های غیر تولیدی، سود و مزایا به عنوان پاداش عمل می‌کند.

٥٥- قانون کهن (Kohen)

همه چیز قابل بحث و مذاکره است.

چه در خرید و چه در فروش، هر پیشنهاد قیمت یا شرایطی از سوی یکی از طرفین معامله در صورتی بهترین پیشنهاد است که بازار، آنرا بپذیرد.

همیشه برای رسیدن به قیمت بهتر صحبت کنید.

 ٥٦- قانون داوسن (Davson)

 اگر بدانید چگونه به بهترین نحو وارد مذاکره شوید، همیشه می‌توانید معامله بهتری انجام دهید.

همیشه بیشتر از آنچه در نظر دارید مطالبه کنید. هرگز اولین قیمت پیشنهادی را نپذیرید. عجله نکنید و سپس قیمت بهتری را درخواست کنید.

 ٥٧- قانون تعیین مهلت

 تعیین مهلت یکی از جنبه‌های ضروری معامله است. هرگاه پیشنهادی می‌دهید، برای رد یا قبول آن مهلتی تعیین کنید.

اما اگر طرف مقابل برای شما مهلتی تعیین کند، کافی است بگویید: اگر فقط همین قدر وقت دارم جواب من منفی است.

 ٥٨- قانون شرایط پرداخت

شرایط پرداخت یک معامله از سایر شرایط، حتی از قیمت مهمتر است.

شما معمولا می‌توانید هر قیمتی را بپذیرید اگر شرایط پرداخت مطلوب باشد.

 ٥٩- قانون آمادگی

 ٨٠٪ موفقیت در معاملات بستگی به این دارد که تا چه حد از قبل خود را آماده کنید.

قبل از معامله حتما اطلاعات لازم را جمع‌آوری کنید، کارهای مقدماتی را انجام دهید و از صحت فرضیات خود اطمینان حاصل کنید.

 ٦٠- قانون جابجایی

 قبل از معامله خود را به جای طرف مقابل بگذارید و پیش‌بینی کنید که او قصد دارد چگونه معامله را پیش ببرد.

هنگامی که از موقعیت طرف مقابل درک درستی پیدا کردید، بهتر خواهید توانست معامله را به نفع خود به انجام برسانید.

 ٦١- قانون اشتیاق

 از طرفین معامله، آنکه از خود اشتیاق بیشتری نشان می‌دهد امکان کمتری برای بدست آوردن بهترین قیمت دارد.شما تنها در صورتی می‌توانید معامله را انجام دهید که بتوانید در صورت نامطلوب بودن قیمت از خیر معامله بگذرید.

 ٦٢- قانون عمل متقابل

 مردم ذاتا عادل هستند و حاضرند در مقابل لطفی که به آنها می‌کنید متقابلا پاداش شما را بدهند.

در معامله با دادن امتیازات کوچک می‌توانید در عوض امتیازات بزرگتری بدست آورید.

 ٦٣- قانون عدم ختم معامله

 هیچ معامله‌ای تمام شده نیست. اگر اطلاعات جدیدی بدست آوردید که باعث شد از شرایط معامله راضی نباشید از طرف دیگر معامله بررسی مجدد شرایط را تقاضا کنید.

 ٦٤- قانون وفور نعمت

 ما در جهانی سرشار از نعمت زندگی می‌کنیم، جهانی که در آن گنجینه عظیمی از ثروت برای تمام کسانی که طالب آن هستند وجود دارد.برای دستیابی به استقلال مالی همین امروز برای افزایش ثروت خود تصمیم بگیرید و سپس همان کاری را انجام دهید که دیگران پیش از شما برای رسیدن به همین هدف انجام داده‌اند.

 ٦٥- قانون معاوضه

 پول وسیله معاوضه خدمات و تولیدات یک نفر است با خدمات و تولیدات شخص دیگر.

میزان درآمد شما در هر زمان بازتاب ارزشی است که دیگران برای کار شما قائل هستند.

 ٦٦- قانون سرمایه

 سرمایه عبارت از دارایی‌هایی است که می‌توان برای تولید پول نقد از آن استفاده کرد. باارزش‌ ترین دارایی شما توانایی کسب درآمد است.

منابع جسمانی، ذهنی و عقلانی شما که مرتبا در حال رشد و تغییر است سرمایه شخصی شماست.

 ٦٧- قانون پس انداز

 همیشه اول از همه حق خودتان را بدهید. آزادی مالی از آن کسانی است که همیشه حداقل ده درصد از درآمد خود را پس‌انداز می‌کنند.

اگر نمی‌توانید پول پس‌انداز کنید، استعداد ثروتمند شدن ندارید.

 ٦٨- قانون نگهداری

 اینکه چقدر درآمد داریم مهم نیست، بلکه نکته مهم این است که چه مقدار از آن را می‌توانید نگه دارید.

افراد موفق وقتی که درآمد خوبی دارند پس انداز می‌کنند و در نتیجه وقتی درآمد کمی دارند پشت گرمی مالی دارند.

 ٦٩- قانون پارکینسون

 مخارج معمولا آنقدر افزایش پیدا می‌کند تا اینکه به میزان درآمد برسد. به همین دلیل است که اکثر مردم هنگام بازنشستگی فقیر هستند.

برای اینکه ثروتمند شوید باید مخارجتان کمتر از درآمدتان باشد و باقیمانده را پس‌انداز کنید.

 ٧٠- قانون سرمایه‌گذاری

 قبل از سرمایه‌گذاری تحقیقات لازم را به عمل آورید. هنگامی که مشغول انجام تحقیقات مقدماتی برای سرمایه‌گذاری هستید وقت کافی صرف این کار کنید،درست همانطور که پس از سرمایه‌گذاری برای پول درآوردن وقت صرف می‌کنید.هرگز خود را بطور ناگهانی درگیر یک سرمایه‌گذاری غیر قابل برگشت نکنید.

  ٧١- قانون بهره ی مرکب

 جمع‌آوری پول و افزایش دادن آن از طریق بهره مرکب، که هم به اصل سرمایه و هم به سود آن تعلق می‌گیرد، شما را ثروتمند می‌کند.

رمز دست‌یابی به استقلال مالی از طریق پس‌انداز این است که پول را کنار بگذارید و هرگز به هیچ دلیلی به آن دست نزنید.

 ٧٢- قانون برآیند

 موفقیت مالی بزرگ برآیند صدها، بلکه هزارها، تلاش کوچک است که ممکن است هرگز توسط کسی دیده یا تحسین نشده باشد.

برای ثروتمند شدن هیچ راه سریع یا آسانی وجود ندارد.

 ٧٣- قانون جذب

 جمع‌آوری پول موجب می‌شود که پول بیشتری به سوی شما جذب شود.در حین جمع‌آوری پول، تفکر مثبت در مورد آن شما را تبدیل به چیزی شبیه آهن ربا می‌کند، با این تفاوت که شما پول را به سوی خود جذب می‌کنید.

 ٧٤- قانون اشتیاق

 برای ثروتمند شدن باید اشتیاق شدیدی برای این کار داشته باشید. اشتیاقی اندک یا علاقه‌ای مختصر کافی نیست.

شدت علاقه ی خود را می توانید با مشاهده فعالیتهای خود بسنجید. آیا این فعالیتها با ثروتمند شدن هماهنگی دارد یا نه ؟

 ٧٥- قانون هدف

 قطعیت هدف نقطه آغاز ثروتمند شدن است. برای ثروتمند شدن باید تصمیم بگیرید که دقیقا چه می‌خواهید. آن را یادداشت کنید و سپس برای دست‌یابی به آن برنامه‌ریزی کنید. تمام مردمان موفق افکارشان را روی کاغذ می‌آورند.

 ٧٦- قانون ثروتمند کردن

 تمام ثروت‌های پایدار از طریق ثروتمند کردن دیگران از راه‌های مختلف بوجود می‌آید. هر چه بیشتر تمرین کنید که در بالا بردن کیفیت زندگی دیگران سهیم شوید ثروتمند شدن شما بیشتر تضمین می‌شود.

 ٧٧- قانون کارآفرینی

 مطمئن‌ترین راه برای ثروتمند شدن این است که کار موفقی را برای خود طرح‌ریزی کنید و به مرحله اجرا درآورید. هیچکس با کار کردن برای دیگران ثروتمند نمی‌شود. تولیدات یا خدمات شما کافی است تنها ده درصد بهتر از رقیبانتان باشد تا راه را برای ثروتمند شدن شما هموار کند.

٧٨- قانون خودساختگی

 بهترین و مطمئن‌ترین راه برای راه‌اندازی یک کار جدید این است که بدون سرمایه یا با مقدار اندک شروع کنید، و سپس مرحله به مرحله با استفاده از سود حاصله پیش بروید. کسانی که با پول خیلی کم شروع می‌کنند در مقایسه با کسانی که با پول خیلی زیاد شروع می‌کنند احتمال موفقیت بیشتری دارند.

 ٧٩- قانون آمادگی برای شکست

 آمادگی شما برای شکست خوردن، تنها معیار واقعی تمایل شما برای ثروتمند شدن است.

شکست پیش نیاز موفقیت بزرگ است. اگر می‌خواهید سریع‌تر موفق شوید آمادگی شکست خود را دو برابر کنید.

 ٨٠- قانون ریسک

 در هر کاری، بین میزان ریسک‌پذیری و احتمال شکست رابطه مستقیم وجود دارد.

 کارآفرینان موفق کسانی هستند که برای سود بیشتر خطرات کار را تجزیه تحلیل می‌کنند و به حداقل می‌رسانند.

 ٨١- قانون خوش‌بینی نابجا

 خوش‌بینی بیش از حد مانند شمشیر دو دم است که میتواند هم به شکست و هم به موفقیت منجر شود.

در تجارت، هر کاری دو برابر آنچه فکر می‌کنید هزینه دارد و سه برابر مدت زمانی که پیش‌بینی می‌کنید به طول می‌انجامد.

 ٨٢- قانون ثبات قدم

 اگر در راه ثروتمند شدن به اندازه کافی ثبات قدم داشته باشید، بدون تردید موفق خواهید شد.

موانعی که در حین کار ظاهر می‌شود پلکان موفقیت شما است به شرط آنکه از هر ناامیدی و شکستی درس بگیرید.

 ٨٣- قانون هدف تجارت

 هدف اساسی تجارت پیدا کردن و حفظ مشتری است و در هر تجارتی کلیه فعالیتها باید بر این هدف متمرکز باشد. سود نتیجه پیدا کردن و حفظ مشتری با روشی مقرون به صرفه است.

 ٨٤- قانون سازمان

 موسسه تجاری مرکب از گروهی از افراد است که برای تنها هدف خود که همان پیدا کردن و حفظ مشتری است تشکیل شده‌است.

وجود هر کدام از کارکنان باید برای انجام وظایف موسسه ضروری باشد.

 ٨٥- قانون رضایت مشتری

 در تجارت هر کسی مشغول حفظ رضایت مشتری است و همیشه حق با مشتری است.

مشغولیت ذهنی تاجران موفق ارائه خدمات بهتر به مشتری است.

 ٨٦- قانون مشتری

 مشتری همیشه به دنبال بهترین و بیشترین است با پایین‌ترین قیمت ممکن.

یک برنامه‌ریزی خوب تجاری ایجاب می‌کند که شما همواره به منافع شخصی مشتری توجه و بر آن تاکید داشته باشید.

 ٨٧- قانون کیفیت

 کیفیت آن چیزی است که مشتری می‌گوید و مشتری است که در مورد ارزش کالا یا خدمات تصمیم می‌گیرد. توانایی شما در افزودن ارزش به محصولات و یا خدمات خود تعیین کننده موفقیت شما در بازار است.

 ٨٨- قانون کهنگی

 هر چیزی که مورد استفاده قرار گیرد کهنه خواهد شد.

محصولات یا خدمات امروز بدلیل تکنولوژی پویا و رقابت از همان ابتدا در فرآیند کهنه شدن قرار می‌گیرد.

معجزه جدید یا محصول جدید شما که قرار است به بازار بیاید چیست؟

 ٨٩- قانون ابتکار

 برای شروع راه موفقیت، داشتن یک ایده خوب تنها چیزی است که به آن نیاز دارید.

پیشرفت در تجارت نتیجه یافتن راههای سریع‌تر، ارزان‌تر، بهتر و آسانتر برای انجام یک کار است.

  ٩٠- قانون عوامل ضروری موفقیت

 هر کار یا تجارتی بیش از پنج تا هشت عامل ضروری برای موفقیت ندارد. این عوامل، تعیین کننده چگونگی عملکرد شما هستند.

کارهایی را که منجر به موفقیت یا شکست شما می‌شوند تعیین کنید و سپس با بهره‌گیری از این اطلاعات، برای داشتن عملکرد بهتر در هر زمینه برنامهریزی کنید.

 ٩١- قانون بازار

 قیمت واقعی هر کالا بهایی است که مشتری حاضر است برای آن کالا در بازار آزاد و رقابتی، که در آن سایر کالاهای مشابه نیز وجود دارد، بپردازد.همیشه حق با بازار است.

 ٩٢- قانون تخصصی کردن

 برای موفقیت در تجارت، باید ابتدا محصول یا خدمات بخصوصی را انتخاب کنید و سپس تمام توانایی خود را برای انجام کار با بهترین روش به کار گیرید.

یکی از دلایل اصلی شکست در تجارت غیر تخصصی کار کردن است.

 ٩٣- قانون تمایز

 در یک بازار رقابتی، محصولات یا خدمات برای کسب موفقیت باید در نوع خود ویژگی منحصر به فردی داشته باشند تا از سایر محصولات و خدمات مشابه متمایز گردند.

برای رقابت در بازار، برتری کالای شما باید قابل توجه و قابل تبلیغ کردن باشد و چیزی باشد که بازار حاضر باشد به خاطر آن پول پرداخت کند.

 ٩٤- قانون تعیین خریدار

 موفقیت در تجارت در گرو تعیین گروه‌هایی است که در بازار، خریدار تولیدات یا خدمات شما هستند.

- مشتریان شما دقیقا چه کسانی هستند ؟

- کجا هستند؟

- علت خرید آنها چیست؟

 ٩٥- قانون تمرکز بازار

موفقیت در بازار در گرو تمرکز کامل بر روی مشتریان بخصوصی است که می‌توانند از ویژگی‌های خاص کالا یا خدمتی که ارائه می‌دهید بیشترین استفاده را ببرند.

تعیین و متمرکز کردن تلاش‌هایتان روی این گروه خاص و اصلی، رمز سوددهی است.

 ٩٦- قانون برتری

 بازار تنها برای عملکرد برتر، تولیدات برتر یا خدمات برتر بهای عالی می‌پردازد.

اولین کار در مدیریت، تعیین و بهبود بخشیدن به حوزه‌ای است که می‌توانید در آن برتر باشید.

 ٩٧- قانون احتمالات

 هر رخدادی به میزان معینی احتمال وقوع دارد. برای افزایش احتمال وقوع رخداد مورد نظر خود، تعداد موارد را افزایش دهید.

هر چقدر کارهای بیشتری را به دفعات بیشتر امتحان کنید، احتمال موفقیت شما نیز بیشتر می‌شود.

  ٩٨- قانون وضوح اهداف

 هر چقدر با وضوح بیشتری بدانید که چه می‌خواهید و حاضرید چه اقداماتی برای دستیابی به آن انجام دهید احتمال موفق شدن و رسیدن به آنچه می‌خواهید بیشتر می‌شود.

روشن بودن اهداف مورد نظر مانند مغناطیسی عمل می‌کند که اقبال را به سوی شما می‌کشد.

 ٩٩- قانون جذب

 شما در زندگی، افراد، ایده‌ها و موقعیت‌هایی را به سوی خود جذب می کنید که با افکار غالب شما هماهنگ هستند.

هنگامی که اهداف شما از مغناطیس اشتیاق شما سر شار شد به چیزی دست پیدا می‌کنید که مردم به آن شـــانس می‌گویند.

١٠٠- قانون توقعات

 اگر مدام توقع داشته باشید که اتفاقات خوب برایتان رخ دهد، میزان شانس خود را در زندگی افزایش می‌دهید. هر روزتان را ا این جمله آغاز کنید: می دانم امروز یک اتفاق عالی برایم می‌افتد.

 ١٠١- قانون فرصت

 بهترین فرصت‌ها اغلب در معمولی‌ترین موقعیت‌های پیرامون شماست.

بزرگترین فرصت شما، به احتمال زیاد درست پیش پای شماست، در کار، حرفه، تحصیل، تجربه یا علایق فعلی شما.

 ١٠٢- قانون قابلیت

 شانس هنگامی رخ می‌دهد که آمادگی و موقعیت در یک جا جمع شود.

در هر زمینه‌ای، هر چقدر توانایی‌های بیشتری داشته باشید و آنها را بیشتر پرورش دهید شانس رسیدن به موقعیت‌های مطلوب نیز برای شما بیشتر می‌شود.

 ١٠٣- قانون دانش

 در هر زمینه‌ای، شخصی که دانش و مهارت گسترده‌تری داشته باشد شانس موفقیت بیشتری نسبت به دیگران دارد.

دانش و مهارت گسترده، فرد را آگاه ساخته و از چند و چون اوضاع با خبر می‌کند و در نتیجه فرصت‌هایش را افزایش می‌دهد.

 ١٠٤- قانون پیش فرض‌ها

 پیش فرض‌های نادرست ریشه شکست‌ها هستند. شهامت محک زدن پیش فرض‌های خود را داشته باشید. پذیرش اینکه احتمال دارد پیش فرضتان اشتباه باشد، راه را برای یافتن پیش فرض‌های جدید و دگرگونی‌های لازم باز می‌کند، چیزهایی که در غیر این صورت بدست نخواهید آورد.

١٠٥- قانون وقت‌شناسی

 وقت‌شناسی همه چیز است. اگر آمادگی لازم را در خود ایجاد کنید، زمان مناسب برای شما فرا خواهد رسید.

در دریای پر تلاطم زندگی، همیشه می‌توان موجی را یافت که اگر با آن حرکت کنید شما را به ساحل خوشبختی می‌رساند. (ویلیام شکسپیر )

 ١٠٦- قانون انرژی

 هر چقدر انرژی و اشتیاق بیشتری داشته باشید، احتمال اینکه موقعیت مناسب را تشخیص دهید و از آن استفاده کنید بیشتر می‌شود.

بهترین ایده‌ها و افکار خلاق بعد از مدتی استراحت و آرامش بدست می‌آید.

  ١٠٧- قانون روابط

 هر چه افراد بیشتری را بشناسید که دید مثبتی نسبت به شما دارند موقعیت‌های بهتری به دست خواهید آورد. افرادی که شما را دوست دارند به شما ایده‌های جدیدی می‌دهند و راه موفقیت را برای شما باز می‌کنند.

 ١٠٨- قانون درک دیگران

 وقتی از دید فرد دیگری به موقعیتی نگاه کنید، اغلب اوقات به ایده و راه حل‌هایی دست پیدا می‌کنید که قبلا به آنها پی نبرده بودید.

مرتب از خودتان بپرسید که مردم به چه نیاز دارند و چه می‌خواهند و شما چطور می‌توانید نیازها و خواسته‌های آنها را برآورده کنید.

 ١٠٩- قانون رشد

اگر در حال رشد فکری نیستید پس دارید در جا می‌زنید. اگر روز به روز بهتر نمی‌شوید پس دارید بدتر می‌شوید. یادگیری دائمی و رشد مداوم فکری را جزئی از برنامه روزانه زندگی خود قرار دهید.

 ١١٠- قانون تکرار

 تمرین و تکرار بهای بدست آوردن مهارت است. چیزی را که مدام و مرتب تکرار می‌کنید به صورت یک عادت جدید ذهنی و عملی در می‌آید.

رشد فکری و احساس رضایت و خشنودی نتیجه کنار گذاشتن عادت‌های گذشته و جایگزین کردن تمرین‌ها و عادت‌های جدید است.

 ١١١- قانون پشتکار

یک زندگی خوب و درخشان مجموعه‌ای از هزاران تلاش و ایثاری است که هیچ کس از آن باخبر نیست.

مردان بزرگ از ارتفاعاتی که فتح کرده‌اند حفاظت می‌کنند، جاهایی که یک شبه به آن نرسیده‌اند. اما هنگام شب در حالی که همراهانشان خفته‌اند باز هم به تلاش خود برای پیشروی ادامه می‌دهند. (هنری وادزورث لانگفلو)

 ١١٢- قانون خودشکوفایی

 شما می‌توانید هر چه را که برای رسیدن به اهداف تعیین شده خود به آن نیاز دارید بیاموزید.

آنهایی که می‌آموزند توانا هستند.

 ١١٣- قانون استعدادها

 در درونتان مجموعه‌ای از استعدادها و توانایی‌ها نهفته است که اگر درست شناسایی و به کار گرفته شوند شما را قادر می‌سازند تا به هر هدفی که در نظر دارید برسید.

از چه قسمت‌هایی از کارتان بیشتر لذت می‌برید و آنها را خیلی خوب انجام می‌دهید؟ این سوال بهترین راهنما برای یافتن استعدادهای واقعی شماست.

 ١١٤- قانون کمال

 موفقیت و خوشبختی هنگامی بدست می‌آید که کاری که از انجام آن لذت می‌برید، بی‌عیب و نقص انجام می‌دهید.

تعیین کننده‌ کیفیت زندگی شما این است که تا چه حد به کمال در زندگی اهمیت می‌دهید و برای رسیدن به آن تا چه اندازه خود را مسئول و متعهد می‌دانید. (وینس لمباردی - مربی فوتبال)

 ١١٥- قانون موقعیت

 مشکلات مانع کار نیستند بلکه معلم ما هستند. در درون هر مشکلی بذر سود یا موقعیتی نهفته است، برابر یا بیشتر از سود حاصل از انجام کار مورد نظر.

در راه موفقیت مشکلات را تبدیل به پله‌های صعود کنید.

 ١١٦- قانون شهامت

 وجود شهامتی سنجیده و حساب شده برای دستیابی به موفقیت ضروری است. ترس بزرگترین مانع رسیدن به هدف است.

رویارویی با ترس‌های خود را جزئی از عادت هایتان کنید و در هر شرایطی این کار را انجام دهید.

 ١١٧- قانون سخت‌کوشی

 موفقیت‌ها و دستیابی به اهداف با سخت‌کوشی بدست می‌آید. هنگامی که شک دارید موفق می‌شوید یا نه، سخت‌تر تلاش کنید و اگر به نتیجه نرسیدید باز هم بیشتر تلاش کنید.

هنگامی که مشغول کار هستید، تمام مدت کار کنید و وقت تلف نکنید.

 ١١٨- قانون بخشندگی

 هر چه بیشتر، بدون انتظار پاداش، به دیگران خدمت کنید، خیر و نیکی بیشتری به شما می‌رسد، آن هم از جاهایی که اصلا انتظار ندارید.

شما تنها در صورتی حقیقتا خوشبخت خواهید بود که احساس کنید به دلیل خدمت به دیگران انسان با ارزشی هستید.

 ١١٩- قانون پذیرش

 اینکه چطور با خودتان حرف می‌زنید، حداقل ٩٥٪ از فکر و احساس شما را مشخص می‌کند. ذهن ناخودآگاه گفته‌های درونی شما را به عنوان دستور می‌پذیرد.

همواره با خودتان گفتگوهای مثبت، سودمند و موثر داشته باشید، حتی هنگامی که احساس خوبی ندارید.

 ١٢٠- قانون خوش‌بینی

 نحوه تفسیر و توجیه تجربیاتتان، تفکرات و احساسات شما را شکل می‌دهد.

اگر عادت کنید در هر موقعیتی به دنبال یافتن نقاط مثبت باشید موفق خواهید شد که یک نگرش فکری مثبت را برای خود پایه‌ریزی کنید و سرانجام هیچ چیز نمی‌تواند سد راهتان شود.

                                                                                 عمل کنید موفق شوید.

6 فایده داشتن رویکرد مثبت در محل کار


 

مقاله امروزمان برای آنهایی است که صبح از خواب بیدار می‌شوند و با

خودشان می‌گویند، «وای! اصلاً دوست ندارم امروز برم سر کار.» ممکن است

گاهی‌اوقات کار چندان لذت‌بخش به نظر نرسد اما داشتن رویکرد مثبت در

محل‌کار، فواید بسیار زیادی دارد که اینجا به شش مورد آن اشاره می‌کنیم.

کار. این کلمه تصورات مختلفی را در ذهن ایجاد می‌کند: از نشستن پشت میز

گرفته، خیره شدن به کامپیوتر، ایستادن پشت یک کانتر، یادداشت برداری،

دستور گرفتن، مورد اذیت کارفرما قرار گرفتن، نوشتن و نوشتن، بلند کردن،

حمل کردن، بسته‌بندی کردن، تخلیه کردن و خیلی وقت‌ها سردرد گرفتن و

حتی داد کشیدن. یک چیزی که اکثر افراد هیچوقت درمورد کار تجسم

نمی‌کنند، محیطی آرام است که تمام روز آرام و شاد هستید، بدون استرس

به خانه برمی‌گردید و با شوق و هیجان فردا صبح برای رفتن دوباره به سر کار

از خواب بیدار می‌شوید. اما احتمالاً تعجب می‌کنید اگر بفهمید که چطور تغییر

رویکردتان برای رسیدن به شغل رویایی‌ شما می‌تواند همه چیز را برایتان

عوض کند. اشتباه نکنید. مثبت‌اندیشی یک انتخاب است؛ چیزی که خیلی از ما

هر روز و هر ساعت برای به دست آوردن آن به چالش می‌افتیم. اما داشتن

رویکرد خوب در محل کار دلایل مختلفی دارد.

۱. استرس کمتر. همه چیز برای خودتان و اطرافیانتان سالم‌تر خواهد شد.

تحقیقات بسیار زیادی نشان می‌دهند که استرس مشکلات بسیار زیاد

جسمی و روحی مثل بی‌خوابی، خستگی و نداشتن تمرکز تا مشکلات و

بیماری‌های جدی‌تر مثل افسردگی حاد، دردهای جسمی، فشارخون بالا،

مشکلات گوارشی و حتی حمله‌قلبی و سکته را به دنبال خواهد داشت.

۲. همکاران شاد. چه به دلیل پریشانی حواس شما برای فرستادن یک ایمیل

باشد یا خستگی و عصبانیت مفرط‌تان در محل‌کار،  سطح استرس‌تان مطمئناً

بر اطرافیانتان اثر می‌گذارد. تقویت رویکردتان تاثیر بسیار مثبتی بر تمام

کسانیکه در محل‌کار با شما در تماس هستند خواهد داشت.

۳. امنیت شغلی. داشتن رویکرد منفی (و عوارض جانبی ناشی از آن) ممکن

است باعث اخراج شدن شما شود پس این را یک تذکر اساسی بدانید، یک

نفس عمیق بکشید ، قبل از اینکه عذرتان را بخواهند، رویکردتان را تغییر دهید.


۴. مرزها. داشتن رویکرد مثبت نه فقط برای ارتقای سلامتی‌تان (و ثبات

کاری‌تان) مهم است، برای لذت بردن از زندگی هم اهمیت دارد. اما برای

رسیدن به نقطه خوشبختی باید مراحلی را رد کنید. ممکن است شغلتان

چیزی نباشد که همیشه آرزویش را داشته‌اید. اکثر ما آخر کار شغلی که از

بچگی می‌خواستیم را انتخاب نمی‌کنیم اما نباید روی نقاط منفی این مسئله

تمرکز کنیم. به خاطر داشته باشید که شما برای پول درآوردن کار می‌کنید. نه

بیشتر، نه کمتر. مجبور به انجام کار یا ارائه خدماتی بیشتر از آنچه برایش

استخدام شده‌اید نیستید، به همین دلیل ایجاد مرز و محدودیت به شما کمک

می‌کند رویکرد بهتری در محل‌کار پیدا کنید.

۵. افزایش قدرت. نباید بگذارید کسی تحقیرتان کند. مطمئناً زمان‌هایی خواهد

بود که مجبورید کارهایی انجام دهید که از آن لذت نمی‌برید، ضرب‌العجل‌های

مسخره و تقاضاهای مفرط، همکاران یا کارفرمایان پررو و پرتوقع. یک راه عالی

برای غلبه بر اینها این است که با «نه» گفتن قدرت خودتان را بالا ببرید. وقتی

نمی‌خواهید یا نمی‌توانید کاری را انجام دهید، خیلی راحت بگویید «نه». آسان

نیست اما مطمئن باشید احساس بسیار خوبی به شما خواهد داد.

۶. کنترل. شما زندگیتان، راهتان و تصمیماتتان را کنترل می‌کنید (حتی گاهی

اوقات حس و حالتان را). پس از اینکه کارتان را ترک کنید و به دنبال کاری بهتر

باشید نترسید. در مواجهه با مشکلاتی که با دیگران در محل‌کارتان دارید،

سعی کنید منطقی و روراست رفتار کنید. افراد زیادی هستند که دوست دارند

استاندارد رفتارهایشان را بدانند و خوشحال می‌شوند شما رفتارهای

نادرستشان را به آنها گوشزد کنید.

تنها چیزی که باید به ذهن داشته باشید این است که قدرت دست خودتان

است. این شما هستید که انتخاب می‌کنید رویکردی مثبت به زندگی داشته

باشید، نقاط مثبت اتفاقات و موقعیت‌ها را ببینید و برای حل مشکلات و

اختلافات به طریقی منطقی و بدون استرس تلاش کنید. و بدانید که هر زمان

که خواستید می‌توانید از کارتان بیرون بیایید یا همانجا بمانید. پس برای مسائل

و مشکلات کوچک اعصاب خودتان را خرد نکنید. چانه‌تان را بالا نگه دارید،

تاجاییکه می‌توانید لبخند بزنید و به خودتان یادآور شوید که زندگی به اندازه‌ای

خوب است که خودتان بخواهید.

چگونه مثل یک ثروتمند فکر کنیم؟


مشاهده در قالب PDF چاپ فرستادن به ایمیل

1. ثروت یک مقوله ذهنی است
اشتباه رایج ما این است: « چیزهایی را که باید در درون خودمان جستجو کنیم، اغلب در دنیای خارج منتظرشان هستیم.» موفقیت از درون ما ریشه می‌گیرد. تنها وقتی واقعا احساس خوشبختی می‌کنیم که منشاء رویدادهای خوب و خوشایند از درون هر یک از ما ریشه بگیرد. قبل از ثروتمند شدن در زندگی، باید از ثروتمند شدن در ذهنمان شروع کنیم. یادگیری اصول با ذهن ناهوشیار نکته‌ای بسیار اساسی و بنیادی است. آموختن این موضوع به مردم بسیار مهم است؛ آن‌ها باید موفقیت و خوشبختی را باور کنند . آن را با شور و اشتیاق فراوان بخواهند. هنوز اکثر مردم، با یک یا چند بار زمین خوردن و ناکامی سست می‌شوند و به جای تلاش، زانوی غم بغل می‌گیرند. اراده برای قدرتمند شدن، همیشه ساده نیست . در افراد بی‌ثبات، بی اراده، منفعل و بی‌انگیزه، این ضعف اراده پایدار و مستحکم  شده است و برطرف کردن آن بسیار دشوار است.

2. باور داشته باشید که می‌توانید موفق شوید.
قبل از اینکه به موفقیت برسید، باید باور داشته باشید که می‌توانید موفق شوید. این جمله فقط یک عبارت کلیشه‌ای نیست. مهم نیست که قبلا چه باوری داشته‌اید از هم اکنون می‌توانید با تغییر در باورهای زندگی خود را متحول کنید. «بدون داشتن باورهای مثبت و عمیق، هرگز موفق نخواهید شد.» اگر باور نداشته باشید که می‌توانید ثروتمند و متمول شوید، هرگز به ثروت دست نمی‌یابید. متاسفانه اجتماعاتی که در پرورش فکر افراد دخیل‌اند، بیش از پرورش خوش‌بینی در افراد، آن‌ها را به سمت افکار بدبینانه هدایت می‌کنند. اغلب افراد می‌گویند « هرچه را که می‌خواهید در دنیای واقعی نمی‌توانید به دست آورید یا با خیال‌پردازی وقت خود را تلف نکنید.» ما غالبا این حرف‌ها را می‌شنویم و با این تفکرات، باورهایمان شکل می‌گیرد، در نتیجه این‌طور به نظر می‌رسد که ثروت به تعداد محدودی از افراد خوش‌شانس اختصاص دارد. اما این افکار درست نیست، نقطه عطف زندگی افراد موفق جایی است که به کامیابی خود ایمان می‌آورند.

3. تصویر مثبتی از پول وموفقیت در ذهنتان ایجاد کنید.
موانع ذهنی خود را درباره‌ی پول و موفقیت، بشناسید. نوع رابطه خود را با پول کشف کنید. ارتباط شما با پول مثبت است یا منفی؟ وقتی افکار خود را درباره‌ی پول به خوبی شناختید، حتما آن‌ها را یادداشت کنید. نگاهی بیاندازید و ببینید چرا این افکار و باورها را نسبت به پول داشته‌اید. سپس، کم‌کم تصویرهای قدیمی ذهنتان را که شما را مایوس و دلسرد کرده‌اند، کنار بگذارید و از آن‌ها صرف نظر کنید.

4.بادقت و مراقبت، افکار خود را وارسی کنید.
بر روی اهداف خود تمرکز کنید. برکت، خوشبختی و موفقیت به زندگی شما رو می‌آورد. حساب بانکی باز کنید و هر هفته مبلغی را پس‌انداز کنید. این کار باعث  رشد و افزایش این پول می‌شود و تمرکز  شما را کم‌کم از مفهوم نداشتنبه مفهوم رشد، سوق می‌دهد. سرانجام بدون تلاش آگاهانه، تمرکز و توجه شما به رشد و موفقیت معطوف خواهد شد؛ با این روش همه‌ی افکار شما متحول می‌شود.

5.برای افکارتان مجدداً برنامه ریزی کنید.
هر روز، با اطمینان ساعتی را به برنامه‌ریزی ذهنتان اختصاص دهید. خیال‌پردازی کنید و تصویرهای ذهنی مثبت و حتی خیالات خام، در سر بپرورانید. در حالت آرامش، قبل از خواب ذهنتان را غرق تصویرهای مثبت کنید، احساس کنید هر چه را می‌خواهید، اکنون دارید. این کار را به‌طور روزانه و هر هفته، تکرار کنید. به زودی شاهد تحول در زندگیتان خواهید بود.

6. از خودتان بپرسید: اگر همه‌ی دنیا مال من بود و بی‌نهایت  زمان داشتم چه می‌کردم؟
اگر همچنان به کار فعلی خود می‌پرداختید یعنی دقیقا در مسیر خوبی حرکت می‌کنید و همان کاری را انجام می‌دهید که باید انجام دهید. اما اگر ترجیح می‌دهید به کار دیگری بپردازید از خودتان بپرسید: چگونه می‌توانم آن‌طور زندگی کنم که واقعا دوست دارم؟

7. از گفتگوهای درونی خود، آگاه شوید.
زندگی همان چیزی را به شما می‌دهد که می‌خواهید. زندگی را آن‌طور که در رویاهایتان می‌بینید، به صورت یک نمایشنامه بنویسید. تصمیم با شماست که زندگیتان را چگونه رقم بزنید.

8. برای رسیدن به رویاهایتان مبارزه کنید تا آن‌ها را به رویای بزرگ تر مبدل سازید.
داشتن آرزوهای بزرگ و رویاهای عمیق کلید موفقیت است. ذهن ناهشیار تنها محدودیت‌هایی را می‌شناسد که خود شما بر باورهایتان تحمیل کرده‌اید. البته این باورها می‌توانند تغییر کنند. آرزوی افراد، با تحول دورهای زندگی تغییر می‌کند.

9. در حالت آرامش، عبارات تلقینی و فرمول‌های زیر را برای موفقیت با خود تکرار کنید.
من انسان منحصر به فردی هستم و چیزهای زیادی برای ارئه به دیگران دارم.
من موظفم که خودم باشم.
من موفق می‌شوم.موفقیت وخوشبختی را به زندگی‌ام دعوت می‌کنم.
اشخاص و موقعیت‌هایی را که به من کمک می‌کنند، پیدا می‌کنم.
من روز به روز، بهتر و بهتر می‌شوم.

10. روی یک برگ کاغذ بنویسید که دوست دارید درآمدتان در سال چه‌قدر باشد.
با این کار یک تصویر ذهنی از مبلغی که درنظر دارید در ذهن خود می‌سازید و هدفتان را مشخص می‌کنید. شما می‌توانید ثروتمندتر از آن باشید که فکر می‌کنید.

11. مبلغی را که چند لحظه قبل نوشتید در دو ضرب کنید و واکنش خود را ارزیابی کنید.
اگر در ابتدا مبلغ 50000 دلار را یادداشت کرده‌اید حالا از خودتان بپرسید که چرا همان موقع رقم 100000  دلار را ننوشته‌اید. درباره‌ی این هدف بزرگتر چه احساسی دارید؟ آیا فکر می‌کنید 100000 دلار خیلی زیاد است؟ هر ساله هزاران نفر، به جمع میلیونرها می‌پیوندند و میلیون‌ها نفر دیگر درآمدی بالغ بر 1000000 دلار دارند. آن‌ها به قدر کافی تصویر مثبتی از خود دارند که بتوانند به اهداف مورد نظرشان برسند.

12. حال بنویسید که می‌خواهید با زندگی‌تان چه کنید.
تا آنجا که امکان دارد جزئیات را هم منظور کنید.  چه کاری دوست دارید انجام دهید؟ چه مقدار پول می‌خواهید به دست آورید؟ در 5 سال آینده؟ در 10 سال آینده؟ در 20 سال آینده؟

13. اهداف سال آینده‌ی خود را ترسیم کنید.
همین که هدف روشنی برای سال بعد در ذهن خود ساختید، برنامه‌ای گام به گام برای دستیابی به آن هدف، بنویسید. هر آنچه را که برای اجرای این برنامه نیاز دارید، در برنامه‌ی خود بگنجانید و برای هر مرحله‌ی تاریخی تعیین کنید.
با تمام قوا حرکت کنید و همیشه آینده را مثبت ببینید و فراموش نکنید آینده از همین لحظه آغاز می‌شود.

چطور سریع‌تر از آنچه تصور می‌کنید به اهداف خود برسید!


مشاهده در قالب PDF چاپ فرستادن به ایمیل
   

موفقیت دست‌یابی به اهداف است و هر چیز غیر از آن حاشیه است. این کشفی فوق‌العاده در همه تاریخ بشریت است. زندگی شما زمانی به زندگی فوق‌العاده‌ای تبدیل می‌شود که خواسته‌های خود را دقیقا مشخص کنید، برنامه‌ای برای دست‌یابی به آن‌ها تعریف کرده و هر روز بر آن کار کنید.

فرایند تعیین هدف
1. خواسته‌های خود در هر حوزه کلیدی زندگی را دقیقا مشخص کنید.
کار خود را با ایده‌ال‌گرایی آغاز کنید. تصور کنید هیچ محدودیتی برای تحقق خواسته‌هایتان و آنچه می‌خواهید باشید، داشته باشید و انجام دهید، وجود ندارد. تصور کنید که زمان‌ و پول لازم، همه دوستان و رابطه‌ها و تحصیلات و تجارب لازم برای تحقق اهداف تعیین شده را در اختیار دارید.
فرض کنید می‌توانید چوبی جادویی را تکان داده و در هر چهار حوزه کلیدی زندگی، کاملا موفق شوید.

اگر زندگی شما در این حوزه‌ها از هر نظر کامل بود، چه شکلی داشت؟
1. درآمد: می‌خواهید امسال، سال آینده و پنج سال دیگر درآمد شما چقدر باشد؟
2. خانواده: دوست دارید سبک زندگی خود و خانواده‌تان چگونه باشد؟
3. سلامتی: اگر از هر نظر سالم باشید، چه فرقی با امروزتان دارید؟
4. ارزش خالص: مایلید در طول زندگی کاری خود چه مقدار پول پس‌انداز کنید؟

سه روش هدف گذاری
همین الان و در کمتر از 30 ثانیه  سه هدف مهم زندگی خود را بنویسید. سریعا این کار را انجام دهید.
نحوه عکس‌العمل شما به این «روش سریع نوشتن فهرست سه هدف»، تصویر دقیقی از خواسته‌های شما در زندگی به دست می‌دهد.

2. آن‌ها را بنویسید
باید اهدافتان را بنویسید. آن‌ها باید واضح، مشخص، با جزئیات دقیق و قابل اندازه‌گیری باشند. باید اهدافتان را طوری بنویسید، انگار اولویت آن‌ها را مشخص کرده‌اید تا کارخانه‌ای با شرایط عالی آن‌ها را بسازد. در هر مورد، توضیحات شفاف و جزئی ارائه کنید. تنها 3 درصد افراد بالغ، اهداف خود را می‌نویسند و سایرین برای آن‌ 3 درصد کار می‌کنند.

3.  مهلتی تعیین کنید
ذهن ناخودآگاه شما از مهلت‌ها به عنوان «سیستم فشار» برای هدایت خودآگاه و ناخودآگاه شما برای دست‌یابی به اهداف تعیین‌شده استفاده می‌کند. اگر هدفتان بزرگ است، ریز‌مهلت‌هایی تعیین کنید. اگر می‌خواهید به استقلال مالی دست یابید، می‌توانید هدفی 10 تا 20 ساله برای خود در نظر بگیرید و سپس هر سال، آن‌را به اهداف کوچکتری تقسیم کنید، به این ترتیب می‌فهمید که سالانه چه مقدار پول برای پس‌انداز و سرمایه‌گذاری در اختیار دارید.  اگر به دلایلی در موعد مقرر به اهداف خود نرسیدید، مهلت جدیدی برای خود تعیین کنید. هیچ هدف غیرمنطقی وجود ندارد، این مهلت‌ها هستند که غیرمنطقی هستند.

4. موانعی که برای دست‌یابی به اهدافتان باید بر آن‌ها غلبه کنید را مشخص کنید.
چرا قبل از این به اهداف خود نرسیده‌اید؟ تئوری محدودیت‌ها می‌گوید:‌ همیشه عامل محدودکننده یا محدودیتی وجود دارد که سرعت دست‌یابی به اهداف را تعیین می‌کند. محدودیت شما چیست؟
قانون 20/80 در مورد محدودیت‌ها صدق می‌کند. 80 درصد دلایلی که شما را از دست‌یابی به اهدافتان باز می‌دارد، درون خودتان است و عبارتند از کمبود مهارت‌ها، کیفیت یا دانش. تنها 20 درصد دلایلی که شما را از دست‌یابی به اهدافتان باز می‌دارد، در محیط خارج است. همیشه از خودتان شروع کنید.

5. دانش، اطلاعات و مهارت‌هایی که برای دست‌یابی به اهدافتان نیاز دارید را مشخص کنید.
مخصوصا مهارت‌هایی که برای قرار گرفتن در میان 10 نفر برتر حوزه کاری خود لازم دارید را مشخص کنید. ضعیف‌ترین مهارت کلیدی شما، بیشترین درآمد و موفقیت را برایتان به‌همراه دارد. با کار کردن بر مهارتی که بیشتر از سایر مهارت‌ها باعث عقب‌ افتادن شما شده است، پیشرفت بیشتری خواهید داشت. کدام مهارت در صورت بهتر شدن، بیشترین کمک را در دست‌یابی به مهم‌ترین هدف به شما خواهد کرد؟ این مهارت هر چه هست، آن را بنویسید، برنامه‌ای طراحی کنید و هر روز روی آن کار کنید.

6. افرادی که با کمک و همکاری آن‌ها  قادر به دست‌یابی به اهدافتان هستید را مشخص کنید.
فهرستی از همه افرادی که برای دست‌یابی به اهداف باید با آن‌ها یا در کنار آن‌ها کار کنید را مشخص کنید. این کار را با اعضای خانواده خود شروع کنید که به همکاری و حمایت آن‌ها نیاز دارید. رئیس، همکاران و زیردستان خود را نیز به این فهرست اضافه کنید. مخصوصا، مشتریانی را مشخص کنید که برای فروش میزان کافی از محصولات و خدمات خود و کسب پول موردنظر به حمایت آن‌ها نیاز دارید.
برای دست‌یابی به اهداف بزرگ، به کمک و حمایت افراد زیادی احتیاج دارید. حضور یک شخص کلیدی در زمان و مکانی خاص در زندگی شما، همه چیز را تغییر می‌دهد. موفق‌ترین افراد کسانی هستند که بزرگ‌ترین شبکه‌ها را از سایر افراد شکل داده و حفظ می‌کنند، افرادی که می‌توانند به آن‌ها کمک کنند و آن‌ها نیز می‌توانند در عوض به این افراد کمک کنند.

7. فهرستی از همه کارهایی تهیه کنید که برای دست‌یابی به اهداف باید انجام دهید.
موانعی که باید بر آن‌ها غلبه کنید، دانش و مهارتی که باید ارتقا دهید و افرادی که به همکاری آن‌ها نیاز دارید را با هم ترکیب کنید. فهرستی از همه گام‌های قابل‌تصوری تهیه کنید که برای دست‌یابی به اهداف باید از آن‌ها پیروی کنید.
وقتی فهرستی از همه موارد لازم برای دست‌یابی به اهداف تهیه کردید، می‌فهمید که این هدف خیلی ساده‌تر از آنچه تصور می‌کردید، قابل دسترسی است. «سفر چند هزار کیلومتری با اولین قدم آغاز می‌شود.» می‌توانید با اضافه کردن یک آجر در هر زمان خاص، بزرگ‌ترین دیوار دنیا را بسازید.

8. فهرست خود را در قالب یک برنامه سازماندهی کنید.
این فهرست را با مرتب کردن گام‌هایی سازماندهی کنید که ترتیب و اولویت آن‌ها را مشخص کرده‌اید.
قبل از هر کاری، باید چه کار دیگری را و با چه ترتیبی انجام ‌دهید؟ چه‌ چیز مهم‌تر و چه ‌چیز کم اهمیت‌تر است؟
قانون 20/80 می‌گوید که 80 درصد نتایج، نتیجه 20 درصد فعالیت‌های شماست. قانون 80/20 می‌گوید که اولین 20 درصد زمانی را که به برنامه‌ریزی اهدافتان و سازماندهی برنامه‌تان می‌گذرانید، به اندازه 80 درصد زمان و تلاش لازم برای دست‌یابی به اهداف ارزشمند است. برنامه‌ریزی بسیار مهم است.

9. برنامه‌ای تهیه کنید.
فهرست خود را از ابتدای شروع کار تا دست‌یابی به هدف، در قالب مجموعه ای از گام‌ها سازماندهی کنید.
• پیشاپیش برای هر روز،‌ هفته و ماه برنامه‌ریزی کنید.
• در ابتدای هر ماه برای آن ماه برنامه‌ریزی کنید.
• آخر هر هفته برای هفته بعد برنامه‌ریزی کنید.
• هر روز عصر برای روز بعد برنامه‌ریزی کنید.
هرچه در برنامه‌ریزی فعالیت‌‌ها دقیق‌تر و جزئی‌نگر‌تر باشید، کارهای بیشتری را در زمان کمتری به انجام می‌رسانید. قانون این است که هر یک دقیقه‌ای که صرف برنامه‌ریزی می‌شود، باعث صرفه‌جویی 10 دقیقه‌ای در فعالیت‌های اجرایی می‌شود. بدین معنی که با برنامه‌ریزی پیشاپیش روزها، هفته‌ها و ماه‌ها، 1000 درصد بازگشت سرمایه زمانی دارید.

10.  مهم‌ترین کار هر روز خود را مشخص کنید.
با استفاده از قانون 20/80،  اولویت های فهرست خود را مشخص کنید.  این سوال را از خود بپرسید: «اگر فقط بتوانم یکی از کارهای این فهرست را انجام دهم، کدام فعالیت از همه مهم‌تر است؟» پاسخ این سوال هرچه هست، عدد «1» را کنار آن بنویسید.
سپس از خود بپرسید:‌ «اگر بتوانم یک کار دیگر از این فهرست را هم انجام دهم، کدام مورد بیشترین ارزش صرف زمان را دارد؟» سپس عدد «2» را کنار آن فعالیت بنویسید و این کار را تا زمانی ادامه دهید که 7 فعالیت مهم به‌ترتیب اولویت مشخص شده باشد.
سوال دیگری که می‌توانید از خود بپرسید این است که: «اگر بتوانم تمام طول روز فقط یک کار را انجام دهم، کدام فعالیت بیشترین ارزش را برای من و اهدافم دارد؟»

11. عادت به نظم شخصی را در خود ارتقا دهید.
وقتی مهم‌ترین وظیفه خود را مشخص کردید، صرفا بر همان وظیفه تمرکز کنید تا آن را 100 درصد به انجام برسانید. 
توانایی شما برای انتخاب مهم‌ترین وظیفه و کار روی آن بدون انحراف یا حواس‌پرتی، کیفیت و کمیت خروجی و بهره‌وری را دو یا سه برابر می‌کند. 
انجام یک کار در زمان واحد، یکی از قدرتمندترین تکنیک‌های مدیریت در همه دوران‌هاست و بدین معنی است که وقتی کاری را آغاز می‌کنید، از هر نوع حواس‌پرتی اجتناب کرده و آنقدر به آن کار می‌پردازید تا کار تمام شود. وقتی به انجام کامل کارها عادت کردید، دو، سه و حتی پنج برابر سایر افراد درآمد کسب می‌کنید.

12.  تجسم اهداف را تمرین کنید.
اهدافتان را چنان ببینید انگار قبلا به آن‌ها دست یافته‌‌اید. خود را در حال لذت بردن از این اهداف به‌نتیجه‌‌‌رسیده مجسم کنید. اگر هدف شما خرید یک اتومبیل خاص است، خود را در حال رانندگی با آن اتومبیل مجسم کنید. اگر این هدف رفتن به تعطیلات است، خود را در آن تعطیلات مجسم کنید. اگر این هدف خانه زیبایی است که در رویای آن هستید، خود را در حال زندگی در آن خانه مجسم کنید.
در تجسم، چند دقیقه را به ایجاد احساسی اختصاص دهید که دست‌یابی موفقیت‌آمیز به هدف در شما ایجاد می‌کند. یک تصویر ذهنی که با احساس همراه باشد، اثر بزرگی ‌بر ضمایر ناخودآگاه و فراآگاه شما دارد.

13. تمرین هدف‌گذاری
یک صفحه کاغذ بردارید و واژه «اهداف» را بالای آن بنویسید و تاریخ امروز را درج کنید. خود را موظف کنید که حداقل 10 هدفی که می‌خواهید در سال آینده یا در آینده قابل پیش‌بینی به آن‌ها دست یابید را بنویسید. هر هدف را با کلمه «من» شروع کنید. بعد از آن یک فعل عملی بیاورید که مانند ارسال فرمانی از ضمیر خودآگاه به ضمیر ناخودآگاه عمل می‌کند. اهداف خود را با فعل زمان حال بنویسید، گویی قبلا به آن‌ها دست یافته‌اید. اگر هدف شما این است که مقدار معینی پول در سال مشخصی به‌دست آورید. باید بگوئید:‌ «من این مقدار پول را تا آخر امسال به‌دست می‌آورم.»
اگر هدف شما این است که اتومبیل جدیدی بخرید باید بگوئید:‌ «من ماشین جدید .... را تا تاریخ ..... می‌خرم.»
نهایتا، وقتی اهدافتان را می‌نویسید، همیشه آن‌ها را با لحن مثبت بنویسید. به جای اینکه بگوئید:‌ «سیگار کشیدن را ترک خواهم کرد»‌، بگوئید:‌ «من غیرسیگاری هستم.»
همیشه اهداف خود را طوری بیان کنید انگار قبلا به واقعیت پیوسته‌اند و قبلا آن‌ها را انجام داده‌اید. این کار ضمایر ناخودآگاه و فراآگاه شما را فعال می‌کند تا واقعیت خارجی را طوری تغییر دهند که با فرمان‌های درونی شما سازگار باشد.

14. بر‌اساس هدف مشخص و اصلی خود تصمیم‌گیری کنید.
وقتی فهرستی از 10 هدف خود تهیه کردید، این سوال را از خود بپرسید:‌ «اگر بتوانم چوب جادویی را تکان دهم و ظرف مدت 24 ساعت به یکی از اهداف این فهرست دست یابم، کدام هدف مثبت‌ترین اثر را بر زندگی من دارد؟»
دایره‌ای دور هدفی بکشید که پاسخ این سوال است.

سپس این هدف را بالای صفحه سفید دیگری بنویسید.
1. آن را شفاف و با جزئیات دقیق بنویسید.
2. مهلت یا اگر لازم است ریز‌مهلت‌هایی برای دست‌یابی به این هدف تعیین کنید.
3. موانعی که برای دست‌یابی به هدف باید بر آن‌ها غلبه کنید و مهم‌ترین موانع داخلی و خارجی را مشخص کنید.
4. دانش و مهارت‌هایی که برای دست‌یابی به هدف به آن‌ها احتیاج دارید و مهم‌ترین مهارتی که باید در آن خبره شوید را مشخص کنید.
5. افرادی که به کمک و همکاری آن‌ها احتیاج دارید را مشخص کنید و فکر کنید چه کاری می‌توانید انجام دهید که شایسته کمک آن‌ها باشید.
6. فهرستی از همه کارهایی که برای دست‌یابی به هدف باید انجام دهید، تهیه کنید. هر موضوع جدیدی که به ذهنتان می‌رسد را به این فهرست اضافه کنید.
7. فهرست خود را بر اساس ترتیب و اولویت سازماندهی کنید و کارهایی که باید اول انجام دهید و مهم‌ترین کار را مشخص کنید.
8. با سازماندهی فهرست در قالب اولین تا آخرین گام، برنامه‌ای تهیه کنید و سپس هرروز روی آن کار کنید.
9. هدف خود را در قالب فعالیت‌هایی برنامه‌ریزی کنید که برای دست‌یابی به هدف باید آن‌ها را روزانه، هفتگی و ماهانه انجام دهید. 
10.  اولویت‌های فهرست خود و مهم‌ترین کارهایی که هر روز می‌توانید انجام دهید تا با سرعت به‌سوی هدف بشتابید را مشخص کنید.
11. خود را موظف کنید که فقط روی مهم‌ترین کار امروز متمرکز شوید تا آن را 100 درصد به نتیجه برسانید. انجام تک‌تک و مجزای کارهای مهم را تمرین کنید.

نتیجه‌گیری
از پیش به خود قول بدهید هر اتفاقی بیافتد، از کارتان دست نمی‌کشید. مقاومت به معنی داشتن نظم شخصی در کارهاست. هربار که مقاومت کرده و بر شکست‌ها و ناامیدی‌های غیرقابل‌اجتناب غلبه می‌کنید، حس می‌کنید قوی‌تر و بهتر شده‌اید. شخصیت قوی‌تر و عمیق‌تری پیدا می‌کنید و اعتمادبه‌نفس و عزت‌نفس‌تان افزایش می‌یابد.
هدف شما این است که به تدریج «توقف‌ناپذیر» شوید. خواسته خود را دقیقا مشخص کنید، آن‌را بنویسید، برنامه‌ای طراحی کنید و هر روز روی آن کار کنید. اگر این کار را آنقدر انجام دهید که به عادت تبدیل شود، در هفته‌ها و ماه‌های کمتری کارهایی بیشتر از آنچه مردم در طول چندین سال انجام می‌دهند، انجام خواهید داد. همین امروز آغاز کنید.