حساب حسابه

موضوعات حسابداری اقتصاد بورس اکسل مالیاتی علمی بهداشتی دین و زندگی و اطلاعات عمومی

حساب حسابه

موضوعات حسابداری اقتصاد بورس اکسل مالیاتی علمی بهداشتی دین و زندگی و اطلاعات عمومی

صلوات برای حضرت فاطمه س


امام سجاد فرمود :

هرکس سه صلوات برای مادرم حضرت فاطمه س بفرستد
 تمامی گناههانش بخشیده میشود

به اشتراک بزارین تا سیل صلوات نثار آن حضرت شود
ان شاءالله شما هم در ثواب این کار شریک باشید

حضرت عزرائیل


از  حضرت عزرائیل پرسیدند:
تابحال گریه نکردی زمانیکه جان بنی آدمی را میگرفتی؟

 عزرائیل جواب داد:
یک بارخندیدم،
یک بارگریه کردم
 ویک بارترسیدم.

 "خنده ام" زمانی بودکه به من فرمان داده شد جان مردی رابگیرم،اورادرکنارکفاشی یافتم که به کفاش میگفت:کفشم را طوری بدوز که یک سال دوام بیاورد! به حالش خندیدم وجانش راگرفتم..

 "گریه ام"زمانی بود که به من دستور داده شدجان زنی رابگیرم،او را دربیابانی گرم وبی درخت وآب یافتم که درحال زایمان بود..منتظرماندم تا نوزادش به دنیا آمد سپس جانش را گرفتم..دلم به حال آن نوزاد بی سرپناه درآن بیابان گرم سوخت وگریه کردم..

 "ترسم"زمانی بودکه خداوندبه من امرکردجان فقیهی را بگیرم نوری ازاتاقش می آمد هرچه نزدیکتر میشدم نور بیشترمی شد وزمانی که جانش را می گرفتم ازدرخشش چهره اش وحشت زده شدم..

 دراین هنگام خدا وندفرمود:
میدانی آن عالم نورانی کیست؟..
او همان نوزادی ست که جان مادرش راگرفتی.
من مسئولیت حمایتش را عهده دار بودم هرگز گمان مکن که باوجودمن،موجودی درجهان بی سرپناه خواهد بود..

خدا رحیم است


زنی زیبا و نازا پیش پیامبر زمانش میرود و میگوید، از خدا فرزندی صالح برایم بخواه.
پیامبر وقتی دعا میکند و وحی میرسد او را نازا خلق کردم.
زن میگویدخدا رحیم است و میرود.
       
     سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید نازا و عقیم است. زن اینبار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود.

سال سوم پیامبر وقت زن را با کودکی در آغوش میبیند.
با تعجب از خدا میپرسد :
بارالها،
     چگونه کودکی دارد اوکه نازا خلق شده بود!!!؟
                                         
وحی میرسد: هر بار گفتم عقیم است ،او باور نکرد و مرا رحیم خواند.
رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت.


✨چه خوب بود اگر غم ها را، در برابر رحمت الهی باور نمی کردیم...

سهراب سپهری چقدر زیبا گفته است:


ﺧﺪﺍ ﮔﺮ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﺯ ﺭﻭی ﻛﺎﺭ آﺩﻣﻬﺎ!

ﭼﻪ ﺷﺎﺩی ها ﺧﻮﺭﺩ ﺑﺮ ﻫﻢ...
ﭼﻪ ﺑﺎﺯی ها ﺷﻮﺩ ﺭﺳﻮﺍ...
یکی ﺧﻨﺪﺩ ﺯ آﺑﺎﺩی...
یکی ﮔﺮﻳﺪ ﺯ ﺑﺮ ﺑﺎﺩی...
یکی ﺍﺯ ﺟﺎﻥ ﻛُﻨﺪ ﺷﺎﺩی...
یکی ﺍﺯ ﺩﻝ ﻛُﻨﺪ ﻏﻮﻏﺎ...
ﭼﻪ ﻛﺎﺫﺏ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺻﺎﺩﻕ...
ﭼﻪ ﺻﺎﺩﻕ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻛﺎﺫﺏ...
ﭼﻪ ﻋﺎﺑﺪ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻓﺎﺳﻖ...
ﭼﻪ ﻓﺎﺳﻖ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻋﺎﺑﺪ...
ﭼﻪ ﺯشتی ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﻧﮕﻴﻦ...
ﭼﻪ تلخیﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺷﻴﺮﻳﻦ...
ﭼﻪ ﺑﺎﻻﻫﺎ ﺭﻭﺩ پایین...
چه پایین ها رود بالا ...

ﻋﺠﺐ ﺻﺒﺮﻱ ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺭﺩ ...
ﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﻧﻤﻴﺪﺍﺭﺩ !!!...