حساب حسابه

موضوعات حسابداری اقتصاد بورس اکسل مالیاتی علمی بهداشتی دین و زندگی و اطلاعات عمومی

حساب حسابه

موضوعات حسابداری اقتصاد بورس اکسل مالیاتی علمی بهداشتی دین و زندگی و اطلاعات عمومی

هزینه یابی چیست و چند نوع می باشد

روشهای هزینه یابی در واقع روشها و نظامهایی می باشند که منجر به انجام ثبتهای حسابداری و تهیه گزارشاتی می گردند که مدیریت را در ارتباط با کنترل هزینه های مواد، دستمزد و سربار کمک و یاری می نمایند. بطور کلی با توجه به نوع فعالیت مؤسسات تولیدی روشهای هزینه یابی که مورد استفاده قرار می گیرند 2 نوع می باشند.

1) هزینه یابی سفارش کار

2) هزینه یابی مرحله ای

برخی از مؤسسات تولیدی سفارش پذیرند یعنی در واقع تولیدات آنها و هزینه هایی که در آنها صورت می پذیرد با سفارش و یا عقد پیمان ایجاد می شوند. بنابراین برای هزینه یابی در این مؤسسات از روش هزینه یابی سفارش کار استفاده می گردد.

نمونه بارز این مؤسسات شرکتهای پیمانکاری، کارخانجات کشتی سازی، هواپیما سازی، بیمارستانها، تعمیرگاههای اتومبیل و سایر موارد مشابه می باشد.

بعضی از مؤسسات تولیدی دیگر که تولیدات آنها برای آنکه تکمیل شود مراحل مختلفی را طی می کند و محصولات آنها به صورت انبوه و یکسان تولید می شود از روشهای هزینه یابی مرحله ای استفاده می نمایند. کارخانجات نساجی، مواد شیمیایی، صنایع نفت، کفش، و موارد مشابه نمونه های این نوع مؤسسات می باشند، به شکل زیر توجه کنید.

موارد کلی زیر برای تعیین روشهای هزینه یابی مؤسسات تولیدی وجود دارد هرچند این موارد قطعی نمی باشند و ممکن است استثنایی نیز بر آنها حاکم باشد ولیکن اساساً مؤسساتی که به صورت سفارش عمل می نمایند و یا آنکه تولیدات آنها با حجم زیاد و از نظر تعداد کم می باشد و گاهی تولیدات آنها قیمت تمام شده بالایی دارند از روش هزینه یابی سفارش کار استفاده می نمایند.

و مؤسساتی که تولیدات آنها باید از مراحل مختلفی عبور کند و به صورت انبوه، پیوسته، مداوم و یکنواخت و همگن تولید می شوند و بعضاً تولیدات آنها قیمت تمام شده پائینی دارند از روش هزینه یابی مرحله ای استفاده می نمایند در این روش قیمت تمام شده تولید در هر مرحله از تولید تعیین می گردد.

در روش هزینه یابی مرحله ای محصولات تولید شده در هر مرحله به عنوان مواد خام مرحله بعد محسوب می گردد. باید توجه داشته باشید در این مؤسسات معمولاً تولیدات متنوع و گاهی همراه با تولید محصولات فرعی و جانبی می باشد. در پایان باید اشاره کرد در  برخی صنایع، تولید به شکلی است که استفاده از هر دو روش هزینه یابی امکان پذیر می باشد به عنوان مثال در کارخانه ساخت قطار. قطار به صورت سفارش برای مشتریان ساخته می شود و این در حالی می باشد که قطعات مورد نیاز به صورت انبوه و پیوسته در سایر دوایر تولید کارخانه تولید می شود و از روش هزینه یابی مرحله ای برای تعیین بهای تمام شده آنها استفاده می گردد.

تسهیم سربار

منظور از تسهیم مستقیم سربار در حسابداری صنعتی چیست؟

هرگاه هزینه سربار به واسطه یک دایره تولیدی و یا خدماتی ایجاد شده باشد و مستقیماً این هزینه به حساب همان دایره منظور شود، اصطلاحاً گفته می شود تسهیم مستقیم صورت پذیرفته است به عنوان مثال هزینه دستمزد کارکنان رستوران که مربوط به یک دایره خدماتی می باشد و یا هزینه تعمیر ماشین آلات یک دایره تولیدی که به این دایره تسهیم می گردد نمونه هایی از یک تسهیم مستقیم سربار می باشند.

منظور از تسهیم هزینه سربار براساس مبنای مناسب چیست؟

هرگاه هزینه های سربار ایجاد شده دوایر مختلف خدماتی و تولیدی براساس و مبنایی معقول و منطقی با توجه به نقشی که دایره مورد نظر در ایجاد هزینه داشته است بین دوایر ایجاد کننده هزینه تقسیم گردد اصطلاحاً گفته می شود تسهیم براساس مبنای مناسب صورت پذیرفته است.

آنچه که مسلم است انتخاب مبنا برای تسهیم هزینه ساده نمی باشد ولیکن برای تسهیم هزینه باید یک رابطه منطقی بین هزینه و مبنای تسهیم به دایره مورد نظر وجود داشته باشد.

به عنوان مثال هزینه بیمه تأمین اجتماعی سهم کارفرما را باید براساس دستمزد کارکنان بین دوایر مختلف تسهیم نمود و یا هزینه اجاره ساختمان را براساس مساحت زیربنا می توان بین دوایر تسهیم کرد.

یعنی اگر هزینه اجاره کل کارخانه 5000000 ریال می باشد و مساحت زیربنای دایره یک 500 متر و هزینه اجاره به شکل زیر بین دوایر تسهیم خواهد شد.

باید بدانید برخی از هزینه های سربار را می توان بر مبانی مختلفی بین دوایر تسهیم نمود که در تسهیم باید بهترین مبنا را انتخاب نمود به عنوان مثال هزینه برق مصرفی را می توان براساس کنتور یا تعداد شعله های روشنایی یا مساحت سطح زیربنا تسهیم نمود.


تسهیم اولیه سربار یعنی چه : تسهیم هزینه سربار به مراکز هزینه را با استفاده از یک مبنای مناسب تسهیم به دوایر را تسهیم اولیه گویند در واقع در تسهیم اولیه هزینه های غیرمستقیم به دوایر تولیدی و خدماتی تسهیم می گردد.

تسهیم ثانویه یعنی چه : در تعریف دوایر خدماتی اشاره کردیم دوایر خدماتی دوایری می باشند که به طور غیرمستقیم در ساخت محصول دخالت دارند و فعالیت آنها در جهت ارائه خدمات به خود و سایر دوایر تولیدی می باشد.

هرگاه هزینه های این دوایر بر یک مبنا و اساس منطقی بین سایر دوایر تقسیم و سرشکن شود اصطلاحاً به آن تسهیم ثانویه گویند.

بنابراین به طور خلاصه تسهیم ثانویه یعنی سرشکن کردن هزینه های دوایر خدماتی به دوایرتولیدی، باید توجه داشت تسهیم ثانویه در جهت تعیین بهای تمام شده محصولات صورت می پذیرد.

به شکل زیر که تسهیم اولیه و ثانویه را مقایسه می کند توجه کنید.

مراحل تسهیم ثانویه چگونه است

می دانید که در کارخانجات و مؤسسات تولیدی، دوایر خدماتی علاوه بر اینکه به دوایر تولید خدمات ارائه می دهند با دوایر خدماتی دیگر نیز تبادل خدمات دارند. به عنوان مثال واحد رستوران در مؤسسات تولیدی به دوایری چون حسابداری، ایمنی و آتش نشانی نیز ارائه خدمت می نماید و از طرفی از آنان خدمات دریافت می کنند.

بنابراین در تسهیم ثانویه ابتدا باید رابطه و ارتباط هر دایره خدماتی با سایر دوایر خدماتی مشخص شود به شکل زیر توجه کنید.

دایره رستوران که یک واحد خدماتی است به دایره حسابداری ارائه خدمات می نماید از طرفی واحد حسابداری با انجام امور حسابداری مربتط با خرید رستوران بهای تمام شده خدمات رستوران را معین می کند و یا دایره رستوران به واحد آتش نشانی سرویس می دهد از طرفی واحد آتش نشانی در جهت ایمنی رستوران به این واحد ارائه خدمات می نماید. بنابراین همچنانکه ذکر شد در تسهیم ثانویه ابتدا باید روابط هر دایره با دایره دیگر مشخص گردد سپس بر یک مبنای مناسب و منطقی هزینه این خدمات به روشهایی که در ادامه عنوان می گردد تسهیم شود.

روشهای تسهیم ثانویه کدام است؟

تسهیم ثانویه در مؤسسات تولیدی به سه شکل صورت می پذیرد.

1- به روش مستقیم

2- به روش یکطرفه

3- به روش دو طرفه ( ریاضی)

1- روش مستقیم تسهیم ثانویه چگونه است؟

در این روش فرض بر این است دوایر خدماتی به یکدیگر خدمات ارائه نمی دهند یعنی فرض می شود بین دوایر خدماتی ارتباطی وجود ندارد و سهم هزینه هر دایره خدماتی از تسهیم اولیه مستقیماً به دوایر تولیدی تخصیص می یابد.

باید توجه داشته باشید این نوع تسهیم روش زیاد مناسبی نیست چرا دقت بالایی نخواهد داشت.

2- روش تسهیم ثانویه به صورت یکطرفه چگونه است

در این روش فرض بر این است که بعضی از دوایر خدماتی به سایر دوایر خدماتی دیگر سرویس ناچیزی ارائه می دهند. بنابراین از ارائه خدمات آنان چشم پوشی می شود بنابراین هزینه هر دایره خدماتی به صورت یکطرفه به دوایر تولیدی و سایر دوایر خدماتی سرشکن می شود.

مثلا هزینه دایره خدماتی رستوان به صورت یک طرفه به دایره خدماتی آتش نشانی تسهیم می گردد و از هزینه خدمات این دایره به رستوران صرف نظر شده است سپس هزینه های دایره خدماتی آتش نشانی تسهیم ثانویه گردیده اند.

3- روش تسهیم ثانویه دو طرفه ( روش ریاضی تسهیم) چگونه است

در این روش تسهیم، خدمات متقابل دوایر خدماتی به یکدیگر از نظر دور نمی ماند و هزینه سربار هر دایره خدماتی به دوایر تولیدی و دوایر خدماتی استفاده کننده از خدمات تسهیم می گردد روش تسهیم ثانویه دو طرفه دارای محاسبات ریاضی نسبتاً زیادی است ولیکن نتایج حاصله نسبتاً دقیق می باشد. با توجه به گستردگی بحث و خارج بودن از حوصله کتاب امیدواریم این روش تسهیم را در سطوح بالاتر دنبال نمائید.

اگر بخواهیم مقایسه ای از روشهای تسهیم ثانویه هزینه داشته باشیم باید گفت:

- تسهیم مستقیم ساده ولیکن با نتیجه نسبتاً غیردقیق می باشد.

- تسهیم یک طرفه محاسبات کمی پیچیده می باشد ولیکن ساده تر از روش تسهیم دو طرفه می باشد و نتایج صحیح و قابل اعتماد می باشد.

روش دو طرفه تسهیم ( روش ریاضی) محاسبات پیچیده و پرحجم ولیکن نتایج بسیار دقیق می باشد با توجه به موارد فوق الذکر باید بدانید عموماً مؤسسات تولیدی روش تسهیم یکطرفه را می پسندند و از جدولی به شکل زیر برای تسهیم و سرشکن کردن هزینه های سربار استفاده می کنند.


1- سهم هر دایره از تسهیم اولیه سربار مشخص می گردد.

2- هزینه سربار دایره خدماتی (1) به سایر دوایر خدماتی و تولیدی تسهیم گردیده است.

3- هزینه سربار دایره خدماتی (2) به سایر دوایر خدماتی و تولیدی تسهیم گردیده است.

4- هزینه سربار دایره خدماتی (3) به دوایر تولیدی تسهیم شده است.

منظور از دوایر خدماتی مستقل چیست و روش تسهیم ثانویه یک طرفه عملاً به چه صورتی انجام می پذیرد؟

اشاره شد که به طور معمول برای تسهیم هزینه ها از روش یک طرفه استفاده می شود چرا که این روش ساده و نسبتاً دقیق می باشد. در ضمن گفته شد این روش عموماً بر این فرض استوار است که برخی از دوایر خدماتی به صورت یک طرفه به دوایر خدماتی دیگر ارائه خدمت می نمایند و از آنها سرویس و خدمات نمی گیرند.

در این حالت دوایری که به دوایر خدماتی دیگر سرویس می دهند ولی از سایر دوایر خدماتی بی نیاز می باشند را « دوایر خدماتی مستقل» گویند.

برای تسهیم ثانویه هزینه ها ابتدا از دوایر خدماتی مستقل بر مبنای مناسب اقدام می شود. باید توجه داشته باشید در صورتی که دایره خدماتی مستقل مشخص نباشد از دایره خدماتی شروع به تسهیم می شود که از تسهیم اولیه سربار سهم بیشتری دارد و مبلغ آن بیش از سایر دوایر خدماتی می باشد و در واقع این دایره به عنوان دایره خدمات مستقل فرض می گردد.

بهای تمام شده

بهای تمام شده کالا  در واقع همان چرخه یا شکل کلی حسابداری صنعتی میباشد که به صورت گزارش ارائه می شود و  از 5 بخش تشکیل شده است :

1-
بخش مواد مستقیم که اطلاعاتی در ارتباط با مواد مصرف شده ارائه می دهد .

2-
بخش دستمزد مستقیم که اطلاعاتی را در ارتباط هزینه حقوق کارگران خط تولید ارائه می دهد.

3-
بخش هزینه های سربار تولید که اطلاعاتی را درارتباط با سایر هزینه های تولید ارائه می دهد.

4-
بخش کالای در جریان ساخت.

5-
بخش کالای ساخته شده.
طبقه بندی هزینه ها چگونه است ؟

هرینه ها در حسابداری صنعتی از دیدگاههای متفاوتی طبقه بندی شده اند.

هزینه ها به 3 طبقه تقسیم می شوندو هر طبقه بندی خود به گروههایی تقسیم خواهد شد.

1-
طبقه بندی طبیعی هزینه ها

2-
طبقه بندی هزینه ها بر اساس ارتباط آنها با تولید محصول

3-
طبقه بندی هزینه ها براساس ارتباط با حجم وتعداد تولید

منظور از طبقه بندی طبیعی هزینه ها چیست؟

در این طبقه بندی ابتدا هزینه ها به الف) هزینه ها ی ساخت (تولید )و ب ) هزینه های تجاری تفکیک خواهد شد

الف-1) هزینه های ساخت

هزینه هایی می باشند که در کارخانه ها جهت تولید کالا و محصول مصرف و ایجاد میشوند مانند مواد اولیه مصرفی ، هزینه دستمزد و سایر هزینه های تولید .

ب -1) هزینه های تجاری

هزینه هایی می باشند که برای ساخت محصول و در قسمت ساخت نشده بلکه در سایر بخشهامانند بخش اداری ، بخش توزیع و فروش ، سایر قسمتها ایجاد می شوند به طور معمول به هزینه های تجاری هزینه های تجاری هزینه های عملیاتی نیز گفته می شود .

2-
منظور از طبقه بندی هزینه ها بر اساس ارتباط آنها با تولید محصول چیست؟

در حسابداری صنعتی ، هزینه ها بر اساس ارتباط با تولید به 2 گروه الف) مستقیم ب) غیر مستقیم تقسیم می شوند.

الف -2) هزینه های مستقیم

همچنانکه مشخص می باشند که ارتباط مستقیم با تولید دارند و می توان آنها را در کالاهای تولید شده مشخص نمود یا به مرحله ای از ساخت یا سفارش تولید ارتباط داد. مشخص ترین این هزینه ها مواد اولیه و دستمزد مستقیم تولید می باشد . موادی که مستقیمادر تولید یک کالا نقش دارند مواد مستقیم تولید می باشند به عنوان مثال چوبی که در ساخت میز و صندلی ، چرمی که در ساخت کفش و یا شیری که در ساخت بستنی به کار می رود مواد مستقیم تولید می باشند و یا دستمزد کارگرانی که در خط تولید کار می کنند و در تولید کالا نقش دارند دستمزد مستقیم تولید محسوب می شود.

ب – 2) هزینه های غیر مستقیم

هزینه های غیر مستقیم هزینه هایی می باشند که در تولید محصول نقش اصلی رانداشته هر چند برای تولید محصول لازم اند و برای ساخت محصول ایجاد می شوند لیکن ارتباط مستقیمی با محصول ندارند این هزینه ها را به سادگی نمی توان به یک مرحله از ساخت و یا سفارش معین و مشخص ارتباط داد هر چند این هزینه ها در طی تولید صورت پذیرفته اند مانند هزینه های سوخت و برق مصرفی سالن و کارگاه تولید ، روغن مصرفی جهت ماشین آلات تولیدی و سایر موارد مشابه و یا حقوق و دستمزد غیر مستقیم پرداختی در جهت تولید مانند حقوق سر کارگران و یا نگهبانان که به عنوان هزینه های غیر مستقیم شناسایی می شوند و یا هزینه ی استهلاک ساختمان کارخانه ه نمی توان آن را به یک تولید مشخص مرتبط کرد نمونه های غیر مستقیم می باشند مواد غیر مستقیمی که در جهت تولید مصرف می شوند نیز می توانند به عنوان هزینه های غیر مستقیم تلقی می شوند موادی مانند چسب مصرفی در ساخت کفش و یا در ساخت میز و صندلی مواد غیر مستقیم تولید محسوب می شوند البته همچنانکه اشاره شد وجود این هزینه ها الزامی است ولی به دلیل نا چیز بودن و یا غیر الرامی بودن به یک محصول آنها را به عنوان غیر مستقیم شناسایی می کنند به هزینه ها ی غیر مسنقیم سربار ساخت یا سر بار تولید نیز گفته می شود .



3-
منظور از طبقه بندی هزینه ها بر اساس ارتباط آنها با تغییر حجم و تعداد تولید چیست؟

در این طبقه بندی که خود به سه گروه تقسیم می شود ارتباط تغییر هزینه با تغییر در حجم تولید بررسی می گردد باید بدانیم برخی از هزینه ها تغییر مقدار و تولید اثری بر آنها نخواهد داشت و برخی دیگر با تغییر در حجم تولید تغییر کرد که با توجه به این شرایط هزینه ها به سه گروه :

الف) هزینه های ثابت ب ) هزینه های متغییر ج ) هزینه های نیمه متغییر تقسیم می شوند .

الف- 3)هزینه های ثابت

هزینه های ثابت هزینه هایی می باشند که با تغییر حجم تولید تا سطح مشخصی از تولید تغییر نخواهد کرد .باید بدانید به طور کلی هزینه های ثابت دارای مشخصاتی می باشند که هر این خصوصیات در هزینه مشاهده شد می توان آن را به عنوان این گروه از هزینه ها طبقه بندی کرد.

اول آنکه : این هزینه ها در سطوح مختلف تولید در کل ثابت میباشند .

دوم آنکه : سهم هزینه ثابت یک واحد کالا با افزایش تعداد تولید کاهش می یابد و بر عکس .

سوم آنکه : کنترل وقوع این هزینه ها از طریق مدیران اجرایی صورت می پذیرد .

نمونه بارز و مشخص این هزینه ها : حقوق مدیران تولید، استهلاک ساختمان و ماشین آلات ،بیمه ساختمان و ماشین آلات ، اجاره محل کارخانه و سایر موارد مشابه می باشد.

ب -)3)هزینه های متغیر

هزینه های متغیر هزینه هایی می باشند که کل مبلغ آنها با تغییر در سطح تولید و میزان تولید تغییر می کند یعنی با افزایش مقدار تولید و حجم تولید این هزینه ها در کل افزایش می یابند و با کاهش درمیزان تولید این هزینه هادر کل کاهش خواهند یافت نمونه مشخص این هزینه ها مواد مستقیم و دستمزد مستقیم می باشند .

هزینه های متغیر نیز مشخصه ای دارند که برای تشخیص این هزینه ها می توان آنها به صورت زیر بر شمرد.

اول آنکه : این هزینه ها در کل در ارتباط مستقیم با تولید می باشند یعنی با افزایش تولید افزایش وبا کاهش تولید در کل کاهش می یابند.

دوم آنکه : هزینه متغیر یک واحد کالا ثابت می باشد حتی اگر تعداد تولید کاهش یا افزایش پیدا کند.

سوم آنکه:به شکل ساده و آسان قابل تخصیص به دایره تولیدی می باشند.

اشاره شد نمونه بارز این هزینه ها مواد مستقیم مصرفی تولید و دستمزد مستقیم می باشد که سعی می کنیم در ادامه مشخصه های هزینه های متغیر را در این نمونه ها بررسی کنیم.

فرض کنید برای ساخت 6عدد میز 4 متر مربع چوب نیاز است حال اگر بخواهیم 12 عدد میز تولید کنیم حتما 8 متر مربع چوب که مواد  مستقیم تولید محسوب می شود نیاز می باشد می بینید که با افزایش میزان تولید هزینه مواد مستقیم در کل نیز افزایش پیدا خواهد کرد ولیکن باید توجه داشته باشید برای ساخت یک میز 5/1 متر مربع چوب نیاز است (5/1 = 4: 6) که هیچگاه با افزایش تولید ، میزان مواد مستقیم ساخت یک واحد تغییر نمی کند یعنی ساخت یک عدد میز حتماً 5/1 متر مربع چوب نیاز دارد و با چوب کمتر و یا بیشتر نمی توان میز ساخت بنابراین هزینه مواد مستقیم در یک واحد ثابت میباشد.

در ضمن این هزینه به راحتی قابل پیگیری در ساخت محصول می باشد و می تئان هزینه چوب مصرفی را در ساخت میز مشاهده نمود .

ج - 3) هزینه های نیمه متغیر

برخی از هزینه ها از دو قسمت متغیر و ثابت تشکیل شده اند این هزینه ها به شکلی می باشند که تا حد مشخصی از تولید با افزایش یا کاهش تولید بخش ثابت آنها تغییر نمی کند واین در صورتی است که بیش از حد مشخص تولید با تغییر در حجم تولید این هزینه ها افزایش یا کاهش خواهند یافت .

بعنوان مثال میتوان به برق مصرفی کارخانه اشاره کرد.برقی که جهت روشنایی سالن کارخانه به کار می رود تقریباً ثابت است چه تولید کم وچه زیاد باشد ولیکن برق مصرفی ماشین آلات با تغییر در حجم و میزان تولید تغییر خواهد کرد. بنابراین هزینه برق مصرفی کارخانه می تواند نیمه متغیر باشد.

اشاره شد که هزینه ها بر اساس ارتباط آنها با تغییر در حجم تولید به گروه هزینه های ثابت ، هزینه های متغییر و هزینه های نیمه متغییر تقسیم می شوند که به طور توضیح داده شدند. در ضمن باید توجه داشته باشید هزینه های ثابت خود به 3 دسته تقسیم می شوند.

1-
الف - 3) هزینه های ثابت ظرفیت کارخانه

2-
الف - 3)هزینه های ثابت بهره برداری

3-
الف - 3) هزینه های ثابت برنامه ای

1-
الف - 3) هزینه های ثابت ظرفیت کارخانه : هزینه های ثابت ظرفیت کارخانه هزینه هایی می با شند که با تجهیزات و امکانات تولیدی کارخانه رابطه مستقیم دارند هزینه های استهلاک ماشین آلات و تجهیزات و تاسیسات نمونه های از هزینه های ثابت کارخانه می باشند .

2-
الف - 3) هزینه های ثابت بهره برداری :هزینه هایی می باشند که با کاربری و بهره برداری از تجهیزات تئلیدی ارتباط مستقیم دارند مانند هزینه های بیمه ساختمان و تجهیزات و ماشین آلات .

3-
الف-3) هزینه های ثابت برنامه ای:هزینه های ثابتی می باشند که با اتخاذ تصمیمات مدیران کارخانه مرتبط بوده و در راستای برنامه ریزی آینده ایجاد می شوند مانند هزینه های تحقیق و پژ وهش ، هزینه های تبلیغاتی و بازرگانی

عوامل غیرحسابداری قیمت تمام شده


بالا بودن قیمت تمام شده کالاهای تولیدی در کارخانه‌های ایران نسبت به کارخانه‌های مشابه خارجی، حتی در کشورهای نه‌چندان پیشرفته، نقل محافل اقتصادی و صنعتی است و عمدتا به عنوان نقطه ضعف اساسی در کارخانه داری ایرانیان مطرح می‌شود. 


واقعیت این است که قیمت تمام شده کالاهای تولیدی در ایران بالا است و حذف مزیت‌هایی از قبیل انرژی ارزان توان رقابتی کالاهای ایرانی در سطح جهان را از بین می‌برد. اما با یک بررسی ساده می‌توان دریافت سهم مولفه‌های حسابداری محاسبه قیمت تمام شده در افزایش این قیمت سهم کمی است و عوامل غیرمالی، یا نامشخص مالی، در آن سهم بیشتری دارد.

.
در فهرست بندی عوامل تاثیرگذار بر بالا بودن قیمت تمام شده کالاهای ایرانی باید به موارد زیر توجه کرد:

.
۱- قیمت تمام شده عوامل تولید در ایران بالا است و سهم بیشتری در افزایش قیمت تمام شده کالای خروجی از کارخانه دارد. به عبارت دیگر بسیاری از عوامل تولید از ابتدا گران وارد کارخانه می‌شود نه اینکه فرآیندهای تولیدی آن را گران کرده باشد. مثلا قیمت تمام شده پول و نرخ استفاده از تسهیلات در ایران بالا است. اتکای صنایع به بانک‌هایی که پول را بسیار گران در اختیار آنها قرار می‌دهد به طور طبیعی قیمت تمام شده محصولات آنان را افزایش خواهد داد.

.

۲- تعلل در سیستم اداری ایران زیاد است. ممکن است کالایی در گمرک، در کارخانه یا هر جای دیگری منتظر مجوزها یا تاییدیه‌های دولتی بماند. این تعلل‌ها نه‌تنها هزینه‌هایی مانند انبارداری و حمل و نقل را افزایش می‌دهد بلکه باعث اخلال در گردش پول در کارخانه می‌شود.

.

۳- لایه‌های دوم وسوم عوامل تولید نیز در افزایش قیمت تمام شده موثرند. منظور از لایه‌های دوم و سوم ماهیت برخی پدیده‌ها و برخی تبصره‌هاست. مثلا اقتصاد ایران دولتی است و شرکت‌ها و مجموعه‌های اقتصادی دولت که بیشترین سهم را از منابع توسعه ای کشور در اختیار دارند، از کارآیی پایینی برخوردارند.

از سوی دیگر بخش تولید خصوصی با حداقل منابع موجود ملی و عمومی مجبور به فعالیت است.

.

منابع حداقلی بخش خصوصی تولید باعث کوچک شدن و کوچک ماندن کارخانه‌ها می‌شود و تولید با حداقل ظرفیت را پیش می‌برد که خود یکی از عوامل بالا رفتن قیمت تمام شده است. این مورد یکی از نتایج لایه‌برداری از فعالیت اقتصادی در ایران است. همچنین در خصوص نیروی انسانی چنین لایه برداری نشان می‌دهد، در حالی که دستمزدها در ایران بالا نیست، اما هزینه آموزش و به روز‌رسانی دانش فارغ‌التحصیلان برای فعالیت‌های موثر در یک کارخانه بسیار بالاست. عمدتا فارغ‌التحصیلان که جذب کارخانه‌ها می‌شوند برای موثر بودن به زمان طولانی نیاز دارند تا اصول اولیه و فنی را فراگیرند.

.
۴- گردش اطلاعات اقتصادی در کشورهمچنان ناقص و در برخی موارد رانتی است و همه به طور مساوی به اطلاعات دسترسی ندارند. گردش ناقص اطلاعات یکی از عوامل جلوگیری از فعالیت‌های روان کارخانه‌ها است. علاوه بر این فقدان یا کمبود اطلاعات به برخی شایعات دامن می‌زند و ممکن است برخی تولیدکنندگان در فضای روانی ایجاد شده از شایعات، برخی اقدامات را طراحی و اجرا کنند که بی‌نتیجه باشد.

.
۵- تغییر قوانین و مقررات و اعمال سلیقه‌ها در اجرای قوانین نیز به بی‌اعتمادی و نامطمئن بودن فضای کسب و کار دامن می‌زند. سرمایه‌گذار در حالی که حداقل زمانی ۵ ساله برای پیش‌بینی افق‌های آینده کار خود نیاز دارد، گاه با جابه‌جایی قوانین و بخشنامه‌ها به صورت شبانه روزی و هفتگی مواجه می‌شود. طبیعی است که تعویض طرح‌های سرمایه‌گذاری یا حداقل متناسب‌سازی آن با مقررات جدید باعث اتلاف منابع و صرف هزینه‌های بسیاری می‌شود.

.
۶- عوامل فرهنگی و اجتماعی نیز در افزایش قیمت تمام شده نقش دارند. اگر کارگری کارخانه را متعلق به خود دانسته و با تمام توان در آن مشارکت کند بسیاری از هزینه‌های کیفیت کاهش می‌یابد. ضایعات بالا و خسارات قابل‌توجهی که به کالا و مواد اولیه در جریان تولید وارد می‌شود بیش از آنکه نتیجه فقدان یا کمبود دانش باشد، منتج از عوامل فرهنگی و اجتماعی است. به نظر می‌رسد در این خصوص انجام یک تحقیق دقیق میدانی لازم است تا نقش این عامل و راهکارهای کم اثر کردن آن در کارخانه‌های ایران را بررسی کند.

.
۷- عوامل خارجی و تحریم‌ها نیز در این میان موثرند. در خوش‌بینانه‌ترین شرایط اگر کارخانه‌ای بتواند محصولات خود را در خارج از کشور با دور زدن تحریم‌ها که مستلزم هزینه است، عرضه کند، باید بین ۵ تا ۱۰ درصد به عنوان کارمزد صرافی بپردازد که مبلغ قابل توجهی است.

.
۸- عوامل روانی و فشارهایی که گاهی در نتیجه برخی رقابت‌های سیاسی و محلی، به ویژه در واحدهایی که در مناطق کوچک قرار دارند، به مدیران کارخانه‌ها وارد می‌شود، نقش موثری در برخی اقدامات احتیاطی هزینه‌زا دارند. در حالی که برخی نمایندگان مجلس و مقامات محلی از توسعه کارخانه‌های مستقر در حوزه خود دفاع می‌کنند، برخی دیگر به بهانه‌های مختلف کارخانه را تحت فشار قرار می‌دهند تا جایی که مدیران مجبور می‌شوند طرح‌های توسعه خود را خارج از آن حوزه پیگیری کنند.

.

در نهایت وقتی همه این عوامل در کنار هم چیده می‌شوند، نشان می‌دهد که قیمت تمام شده در ایران تنها منحصر به اعداد و ارقام حسابداری صنعتی نیست و فراتر ازآن، عوامل دیگری وجود دارند که این قیمت را بالا می‌برند. نکته مهم این است که مدیر کارخانه در کاهش نقش این عوامل در قیمت تمام شده نقش چندانی ندارد. اگر مولفه‌های حسابداری صنعتی قیمت تمام شده را بالا ببرد، مدیر می‌تواند با افزایش بهره‌وری و پیاده‌سازی سیستم‌های کیفیت به کاهش آن اقدام کند اما وقتی عواملی چون ناهماهنگی رشته‌های دانشگاهی و کارهای عملی کارخانه‌ای و نقص در سیستم گردش اطلاعات یا تغییرات مکرر قوانین و بخشنامه‌ها وجود دارد، مدیر واحد به هیچ عنوان نمی تواند نقش موثری ایفا کند.

.
بنابراین در کنار تلاش برای کاهش قیمت تمام شده در حوزه حسابداری صنعتی باید بهبود فضای کسب و کار در دستور کار قرار گیرد تا عوامل اصلی‌تر شناسایی و از بین برده شوند.