سرمایهگذاری در بورس باید با پول حاصل از پس انداز انجام شود. فروش زمین، ساختمان و لوازم ضروری زندگی برای فعالیت در بورس، اشتباه است.
در هر زمان که اقدام به سرمایهگذاری میکنیم باید صنعت برتر را شناسایی کنیم و از بین صنایع مختلف، صنعتی که چشمانداز روشنی دارد را انتخاب کنیم. باید بررسی کنیم که در چرخه اقتصاد کشور، کدام صنایع در آینده نیاز بیشتری به آن ها احساس میشود.
نکته دوم این که آن صنعت کمتر قابل تکثیر باشد و از ثبات قابل قبول برخوردار باشد. به صنایعی باید اقبال نشان داد که جزو صنایع برتر در جهان شناخته میشود و محصولات تولیدی آن ها در داخل ارزانتر از سایر کشورها است و امکان واردات ندارند.
کشورهایی که از نظر صنعت جلوتر از ما هستند بیشتر و ارزانتر و بهتر تولید نمیکنند.
پس از آن که صنایع برتر را شناختیم، حال باید بهترین شرکت را در این صنایع پیدا کنیم. باید توجه داشت که از هر صنعت باید سهام یک شرکت را خرید و تقاضا برای چند سهم از یک صنعت با قواعد سرمایهگذاری سنخیت ندارد.
به طور کلی، از میان تمام صنایع، ۴ یا ۵ صنعت برتر را انتخاب میکنیم و از هر صنعت سهام یک شرکت را میخریم و در واقع، فقط ۲۰ یا ۲۵ درصد سرمایه خود را در یک شرکت یا صنعت هزینه میکنیم.
به عنوان مثال از صنعت معدن یک سهم، از صنعت ساختمان یک سهم، رایانه یک سهم و پتروشیمی نیز سهام یک شرکت را خریداری میکنیم. اگر سرمایه خود را فقط در یک یا دو شرکت صرف کنیم، ریسک سرمایه گذاری بالا میرود و ممکن است با افت قیمت سهام، متحمل زیان سنگینی شویم و از طرف دیگر، اگر نقدینگی خود را زیاد خرد و پراکنده کنیم، مدیریت سبد سهام سخت میشود.
حال سوال این است که کدام سهم ها برای خرید مناسبتر هستند؟
در انتخاب شرکت برتر از یک صنعت باید میانگین بازدهی آن را در دوره زمانی های مختلف مدنظر داشت و هر شرکتی که میانگین بازدهی بیشتری داشت، برای خرید مناسبتر است.
سهمی را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنیم که میزان معاملات آن در یک روز زیاد است و افراد بسیاری آن را خرید و فروش میکنند. در واقع، تعداد و حجم معاملات، تعداد خریدار و فروشنده و سوابق باز بودن نماد معاملاتی در انتخاب ما اثرگذار است.
در صورتی که سهمی با نقدشوندگی پایین را انتخاب کنیم، در زمان فروش به مشکل برمیخوریم.
به میزان سهامی که دست سهامداران خرد یا اصطلاحا دست مردم است، سهام شناور میگویند. سهمی را انتخاب میکنیم که میزان سهام شناور آزاد آن بیش ۱۵ درصد باشد.
البته سهام با میزان شناور آزاد بسیار زیاد، برای خرید مناسب نیست؛ چرا که موجب کند شدن روند حرکت سهم میشود و به اصطلاح حرکت سهم فرسایشی میشود و سهامداران خود را خسته میکند.
سهم با شناوری بسیار بالا همانند تحصیلکرده بدون حمایت در جامعه است.
این نسبت از تقسیم سود پیشبینی شده به قیمت روز سهم بدست می آید. به عنوان مثال، اگر قیمت روز سهمی ۱۰۰ تومان و سود هر سهم آن ۲۵ تومان باشد، نسبت P/E برابر با ۴ میشود و میگوییم P/E این سهم ۴ است. باید توجه داشت که نسبت P/E در هر صنعتی با صنعت دیگر متفاوت است.
برای انتخاب سهام برتر P/E سهام یک صنعت را با یکدیگر مقایسه و سهمی را انتخاب میکنیم که P/E کمتری دارد. میزان بالای این نسبت میتواند نشان دهنده این واقعیت باشد که سهامداران به آینده سهم خوشبین هستند و به رشد آن باور دارند. البته از سوی دیگر، ریسک سهم هایی که P/E بالا دارند، بیشتر است.
هر شرکتی که در مجمع عادی سالیانه خود سود نقدی بیشتری را به سهامداران خود پرداخت کند، برای خرید مناسبتر است. سعی کنید سهامی را انتخاب کنید که پیشنهاد پرداخت سود نقدی بالاتر از ۸۰ درصد دارند. در بررسی این عامل، نگاهی به سود نقدی سال های گذشته میتواند کمککننده باشد.
شرکت هایی که طرح توسعه دارند و به دنبال گسترش فعالیت های عملیاتی خود و افزایش میزان تولید و فروش هستند، آینده و چشمانداز روشنی دارند.
برخی از شرکتها بهدلیل عملکرد خوب مدیریتی، از وضعیت مطلوبی برخوردارند و بررسی سوابق مدیران آن ها نشان میدهد که در عوامل مختلفی همچون قیمت سهم، پیشبینی سود، تعدیل مثبت یا منفی، طرحهای توسعه و افزایش سرمایه صادقانه عمل کردهاند و دستکاری قیمت صورت نگرفته و عرضه و تقاضای واقعی قیمت سهم را تعیین کرده است.
برخی شرکت ها با اعلام اعداد و ارقام کذایی برای پیش بینی سود و درآمدهای خود، موجب ضرر و زیان سهامداران خرد میشوند. بنابراین، سهمی را انتخاب میکنیم که ریسک مدیریتی آن پایین باشد.
هر صنعت و شرکت دارای چرخه اقتصادی مشابه است و این چرخه شامل تولد، رشد، بلوغ و کهنسالی است.
به عنوان مثال، سهم A سرمایه اسمی اندکی دارد و تاسیسات آن تازه نصب و راه اندازی شده و فقط فاز یک آن شروع بکار کرده و بنابراین، سود خالص آن چندان زیاد نیست (تولد). سهم B سرمایه بیشتری دارد و حتی فاز دو و سه آن نیز تکمیل شده است؛ اما هنوز فاز چهار و پنج راهاندازی نشده است (رشد). سهم C تمام طرحهای آن تکمیل شده اما از عمر تاسیسات آن بیش از ۱۵ سال میگذرد و نیروی انسانی آن نیز در وضعیت میانسالی قرار دارند (بلوغ). خطوط تولید سهم D کار میکند؛ اما فضا برای طرح های جدید و توسعه وجود ندارد، سرمایه آن بسیار زیاد و تاسیسات آن نیز فرسوده شده است و نیروی انسانی آن نیز اکثریت در مرز بازنشستگی است (کهنسالی). در چنین مواقعی، اولویت در انتخاب و خرید سهم بترتیب A و B و در نهایت C و D است.
شرکتهایی که EPS واقعبینانه اعلام میکنند و در طول سال بهدلیل عملکرد مطلوب، سود پیشبینی شده خود را افزایش میدهند، برای سرمایهگذاری مناسبتر هستند.
شرکتها موظف هستند صورتهای مالی خود را هر سه ماه منتشر کنند. این موضوع کمک میکند تا سهمی را انتخاب کنیم که در گزارش خود با رشد درآمدها و سود مواجه شده است. علاوه بر این، در گزارش های دورهای، میزان قابل قبولی از درآمدها و سود پیش بینی شده خود را پوشش دهد.
هر سهم یک سقف قیمتی (نقطه مقاومت) و یک کف قیمتی (نقطه حمایت) دارد و بهتر است در زمانی اقدام به خرید کنیم که قیمت آن سهم در حداقلها (کف قیمتی) باشد. البته کف و سقف قیمتی در شرایط و زمان های مختلف و متناسب با وضعیت شرکت و بورس تغییر میکند.
همواره اخبار و تحولات سیاسی و اقتصادی در داخل و خارج از کشور را دنبال کنید. مطالعه خبرهای اقتصادی و سیاسی کمک میکند تا بهتر بتوانیم روند بازار سهام را پیشبینی کنیم و صنایع برتر را بشناسیم.
پیروی کردن از افراد کم تجربه، بیاطلاع یا سودجو سبب میشود تا شما متضرر و آن فرد منتفع شود چرا که آن ها استراتژی و اهداف و منافع خود را دنبال میکنند و به دنبال داغ کردن سهام خود هستند.
تحلیلگری در بورس را بیاموزید و پیش از آن و در ابتدای مسیر سرمایهگذاری، از طریق صندوقهای سرمایهگذاری وارد جریان بورس شوید.
همواره در بورس به اخبار رسمی توجه کنید و به شایعات و شنیدههای دیگران اعتماد نکنید. افراد فاقد مجوز سبد گردانی و تحلیلگری در شبکههای اجتماعی در کمین سرمایههای شما هستند و تلاش دارند با شایعات بی اساس و کذب، قیمت سهم را افزایش دهند که این گونه رشدها مسیری جز سقوط نخواهند داشت.
ممکن است این سوال مطرح گردد که چرا باید مبلغ سود تقسیمی از قیمت سهم کسر گردد؟ بخشی از رشد قیمت سهام شرکتها مستقیما به علت سود سازی آن شرکتها میباشد لذا هنگامی که آن سود از شرکت در حال خارج شدن است، قیمت سهم باید به نسبت سودی که از شرکت خارج میگردد تعدیل یابد. با این حال سهامدار شرکت از لحاظ ارزش داراییها قبل و بعد از مجمع، دارای سرمایه ایی برابر خواهد بود.
نکته دوم این است که در روز بازگشایی سهم بعد از مجمع تقسیم سود، دامنه نوسان روز بازگشایی برخلاف روزهای عادی که عموما ۵± درصد میباشد بدون محدودیت خواهد بود. این یعنی اگر سهم شما در بازاری خوب و رو به بالا باز شود ممکن است نه تنها با قیمت تئوریک بازگشایی نگردد بلکه به علت تقاضای خوب در بازار با قیمتی بالاتر از روز بسته شدن بازگشایی گردد که به این مفهوم خواهد بود که سود مجمع عملا برای شما تماما سود خالص بوده است!
و برعکس اگر سهم شما در روزی بازگشایی گردد که مثلا کل بازار صف فروش است، سهم شما ممکن است با درصدهای بالایی منفی بازگشایی گردد؛ لذا روند بازار در روز بازگشایی برای سهم بسیار با اهمیت میباشد.
پرتفو را باید این گونه چید:
از چهار الی شش سهم از صنایع مختلف تشکیل شده باشد. اما چرا چهار سهم؟ یک دلیل این است که مثلا شما اگر تک سهم یا دو سهم باشید کارگزاری به شما اعتبار نخواهد داد.
مبلغ خرید در همه سهام یکسان باشد. چرا؟ چون اگر مثلا ۵۰ میلیون تومان داشته باشید و ۴۰ میلیون تومان را به یک سهم و ۱۰ میلیون تومان را به چهار سهم دیگر اختصاص دهید آن گاه اگر سهم ۴۰ میلیون تومانی در ضرر و چهار سهم دیگر در سود باشند قطعا در مجموع شما در ضرر خواهید بود.
۱۰ درصد کل پول موجود را به عنوان موجودی نقد در پرتفوی خود نگه دارید. این ده درصد می تواند در صورت مشاهده یک موقعیت مناسب جهت خرید به شما کمک کند.
به هیچ وجه تک سهم نشوید. ممکن است سهم مورد نظر تعلیق شود بعد با مشکل رو به رو خواهید شد. یا به دلیل عدم رعایت قوانین معاملاتی به مدت طولانی متوقف شود.
چارچوب اصلی مدیریت سرمایه:
اگر میانگین کم کنید سرمایه در این سهم ضررده قفل خواهد شد و اگر موقعیت مناسبی را دیدید دیگر نقدینگی ندارید که از آن استفاده کنید.
اگر میخواهید سراغ سرمایهگذاریهای عمری بروید و پولتان را برای چند سال پسانداز کنید، گزینهای مطمئنتر از بازار سرمایه نداشته باشید. اگر چنین تصمیمی دارید، احتمالا اعتماد به شرکتهای سرمایهگذاری و هلدینگها بهترین و مطمئنترین گزینه باشد. نمادهای دلاری مثل محصولات شیمیایی، فلزات اساسی و معدنیها در رتبه بعدی قرار دارند، ولی با این همه مهمترین فاکتور برای انتخاب سهام بلندمدت، پرتفوی متنوع است.
هلدینگها، چون در هر رشتهای سرمایهگذاری میکنند و شرکت زیرمجموعه فعال دارند، میتوانند ریسک را به حداقل برسانند. فاکتور دوم طرحهای توسعه است که در تحلیلهای بنیادی میتوان رد پایشان را پیدا کرد و فاکتور سوم، بزرگی شرکت است.
هفت صبح نوشت: شرکتهای کوچک هرگز نمیتوانند گزینه خوبی برای سرمایهگذاری بلندمدت چندساله باشند. چراکه هیچ تضمینی وجود ندارد در آینده این شرکت بتواند سر پا بماند. در این گزارش سراغ ۱۰نماد بزرگی رفتیم که از ابتدای سال ۸۸ تا حالا یعنی قبل از جهش قیمت دلار از هزار به سه هزار تومان، بیشترین بازدهی را در کارنامه خود ثبت کردهاند.
احتمالا شرکتهای کوچکی باشند که توانستهاند بازدهی بیشتری در این مدت کسب کنند، ولی از آنجاکه ریسک سرمایهگذاری بلندمدت در شرکتهای کوچک بالاست آنها را از بررسی کنار گذاشتهایم. نتایج نشان میدهد پتروشیمی شازند با نماد شاراک توانسته در مدت ۱۲سال حدود ۱۰۴هزار درصد بازدهی داشته باشد. بازدهی شاخص کل از ابتدای سال ۸۸ تا به امروز ۱۸هزار و ۶۰۰درصد بوده و شاید جالب باشد بدانید که دلار در این مدت تنها دو هزار و ۶۰۰درصد بازدهی داشته و سکه تمام پنج هزار و ۱۰۰درصد افزایش قیمت پیدا کرده است.
شرکت پتروشیمی شازند یکی از پربازدهترین نمادهای بزرگ بازار سرمایه در طولانیمدت است. قیمت هر سهم شاراک ابتدای سال ۸۸ حدود ۲۵۰تومان بود و این روزها شاراک با قیمت حدود چهار هزار و ۳۰۰تومان معامله میشود. ولی با این وجود شاراک توانسته بازدهی ۱۰۴هزار درصدی را در کارنامه خود ثبت کند. چراکه در این مدت شاراک سه مرتبه افزایش سرمایه داشته و قیمت آن تعدیل شده است.
بررسی نمودار تعدیل شده این نماد نشان میدهد اگر در ابتدای سال ۸۸ یک میلیون تومان معادل هزار دلار سهم شاراک خریده بودید، الان صاحب سرمایه یک میلیارد تومانی بودید که معادل حدود ۳۷هزار دلار است.
۱۰مرتبه افزایش سرمایه در طول ۱۲سال باعث شده نمودار تعدیل شده سهام کگل تفاوت زیادی با نمودار تعدیل نشده داشته باشد. ابتدای سال ۸۸ قیمت هر سهم کگل حدود هزار تومان بود، اما اگر تعدیل قیمت را در نظر بگیریم، میبینیم ارزش هر سهم آن زمان تنها ۴۵ریال بوده است.
مقایسه این رقم با قیمت فعلی سهام شرکت معدنی و صنعتی گلگهر یعنی دو هزار و ۴۰۰تومان به خوبی نشان میدهد کگل در مدت ۱۲سال توانسته ۷۴هزار درصد بازدهی داشته باشد. توجه داشته باشید که سود تقسیم شده این نماد هم در محاسبه بازدهی آن در نظر گرفته شده است.
هلدینگ بزرگ شرکتهای معدنی از دیگر نمادهای پربازدهی در طولانی مدت است. ومعادن شرکت مادر اغلب نمادهای بزرگ گروه استخراج کانههای فلزی به حساب میآید و همین موضوع باعث شده به یکی از غولهای بازار سهام تبدیل شود. پرتفوی آن علاوه بر استخراج کانههای فلزی، شامل نمادهای فلزات اساسی هم میشود.
اگر ابتدای سال ۸۸ تنها یک میلیون تومان سهام ومعادن را با دید بلندمدت سرمایهگذاری کرده بودید، الان صاحب حدود ۵۸۰ میلیون تومان سرمایه بودید. یک میلیون تومان آن زمان معادل حدود هزار دلار بود و ۵۸۰ میلیون تومان الان معادل حدود ۲۱هزار دلار است.
شرکت ملی صنایع مس ایران در ۱۲سال گذشته سرمایه سهامدارانش را تقریبا ۴۵۰برابر کرده است. ایران بزرگترین تولیدکننده مس در خاورمیانه است و فملی بزرگترین شرکت ایرانی این حوزه. شاید همین موضوع راز بازدهی چشمگیر این نماد نارنجی بوده باشد.
ارزش سهام فملی با در نظر گرفتن هشت مرتبه افزایش سرمایه و تعدیل قیمت، ابتدای سال ۸۸ حدود ۳۰ریال بود و حالا به حدود هزار و ۴۰۰تومان رسیده است. فملی هیچ سالی جیب سهامدارانش را از سود شرکت خالی نگذاشته است و به عنوان یکی از پرسودترین نمادها به حساب میآید و میتواند همچنان یکی از بهترین گزینهها برای سرمایهگذاری چند ساله باشد.
شرکت سرمایهگذاری غدیر پرتفویی از محصولات شیمیایی و استخراج کانههای فلزی دارد. برای اینکه نگران کاهش قیمت دلار نباشد، ۱۰درصد از سرمایه خود را هم به نیروگاهها اختصاص داده. از ۸۸ شرکت زیرمجموعه هلدینگ غدیر، تنها ۲۳شرکت بورسی هستند و ورود هرکدام از ۶۶شرکت زیرمجموعه که خارج از بورس فعالیت میکنند، میتواند تاثیر زیادی روی ارزش سهام وغدیر داشته باشد.
این نماد ثابت کرده میتواند در بلندمدت عملکرد خوبی از خود نشان دهد. چراکه در ۱۲سال گذشته ارزش سهام شرکت سرمایهگذاری غدیر تقریبا ۴۵هزار درصد رشد کرده و این یعنی یک میلیون تومان سهام وغدیر در سال ۸۸ حالا معادل ۴۵۰میلیون تومان ارزش دارد.
نفت بهران از نمادهای گروه فرآوردههای نفتی است. این گروه را اغلب با چهار نماد پالایشی شپنا، شبندر، شتران و شبریز میشناسیم، اما در این گروه روانکارهایی مثل نفت بهران حضور دارند. از آنجا که شناوری سهامشان کمتر از بقیه است، چندان به چشممان نمیآید، ولی همین نماد توانسته در ۱۲سال گذشته بازدهی قابل توجه ۴۴هزار درصدی را در کارنامه خود ثبت کند. فعالیت اصلی آن تولید روغن موتور و روغنهای صنعتی است و با همین کار سرمایه یک میلیون تومانی سهامدارانش در ابتدای سال ۸۸ را به سرمایه ۴۴۰میلیون تومانی در حال حاضر تبدیل کرده است.
وبانک دیگر نماینده گروه شرکتهای چندرشتهای صنعتی در فهرست بهترین گزینهها برای سرمایهگذاری بلندمدت است. وبانک نماد شرکت سرمایه گروه توسعه ملی است و پرتفوی بسیار متنوعی دارد. واسطهگریهای مالی با سهم ۳۰درصدی بخش اصلی سبد داراییهای این هلدینگ را تشکیل دادهاند و ۷۰درصد دیگر در گروههای مختلف مثل محصولات شیمیایی، محصولات غذایی و سیمان تقسیم شده است. اگر ابتدای سال ۸۸ به اندازه یک میلیون تومان یعنی هزار دلار سهام وبانک خریده بودید، الان صاحب سرمایهای به ارزش ۴۴۰میلیون تومان معادل ۱۶هزار دلار بودید.
سبدگردانی یکی از مفهومهای جالب در بازار سرمایه است. به زبان ساده میتوان سبدگردانی را اینگونه تعریف کرد: «سپردن سرمایه به فردی به نام سبدگردان که او مسئولیت مدیریت سهام سرمایه گذار را بر عهده میگیرد و با استفاده از دانش و تجربهاش سهمهای گوناگون را خرید و فروش میکند.» نام دیگر سبدگردانی «مدیریت پرتفو» است. سبدگردانها افرادی با تجربه و کارشناس حرفهای بازار بورس هستند که بر اساس ویژگیهای سرمایه گذار مانند سطح ریسکپذیری و میزان سرمایه، سبدی مناسب او تشکیل میدهند و مرتب آن را مدیریت میکنند.
مثال اول: سبدگردانی با یک میلیارد سرمایه: به عنوان مثال، شما با سرمایه یک میلیارد تومانی با سبد گردان قرارداد میبندید. پس از یک سال، در بازار بورس ۵۰% سود میکنید و پول شما به ۱٫۵ میلیارد میرسد. سبد گردان ۲۰% اولیه سود (از ۵۰% سود یکساله) را کنار میگذارد. ۳۰% از سود باقی میماند و از این مقدار ۲۰% از ۳۰% را به عنوان حق الزحمه بر میدارد. اینگونه که ۲۰% ضرب در ۳۰% مساوی میشود با ۶% از سود شما در این مدت.
یعنی در نهایت شما ۶% از آن ۵۰% سود را به عنوان حقالزحمه به سبد گردان خود میدهید.
مثال دوم: شما ۱ میلیار پول دارید و به دلیل شرایط نه چندان مطلوب بازار بورس، سبد گردان شما برای یک سال ۱۵% سود میکند. چون سود شما کمتر از ۲۰% است در نتیجه سبد گردانی هیچ مبلغی را به عنوان سود از شما نخواهد گرفت.
خیر اصلا. سازمان بورس نه به ما بلکه به هیچ شرکت سبد گردانی و شخصی اجازه تضمین سود نمیدهد. انجام این کار، کاملا غیر قانونی است. البته در مواردی خاص مثل صندوقهایی که تضمین سود میکنند (مقاله صندوق های سرمایه گذاری را مطالعه کنید) امکان این کار وجود دارد. ولی سود آنها در محدوده سود بانکی است. فردی که تمایل به سبد گردانی دارد باید با علم به عملکرد خوب سبدگردان، شناخت او و همچنین قبول وضعیت و شرایط بازار بورس اقدام کند.
پاسخ منفی است. زیرا این مورد نیز از سوی سازمان بورس مجوز ندارد. فرض بر این است که فرد با درک ریسکهای بازار بورس، سبدگردان مناسب خود را انتخاب میکند.