آموزش تحلیل بنیادی (نسبت p/e)
p/e یا نسبت قیمت به سود … یکى از افزارهاى قدیمى و عموماً پر استفاده به منظور ارزش گذارى سهام است. هر چند محاسبه P/E بسیار ساده است اما تفسیر آن عملاً دشوار مى نماید. در شرایط معینى این نسبت بسیار گویا و در زمان هاى دیگر کاملاً بى معنا جلوه مى کند. از این رو، غالباً سرمایه گذاران این اصطلاح را نادرست به کار مى گیرند و در تصمیماتشان بیش از حد لازم به آن وزن مى دهند.
در بخش هاى بعدى این مقاله ابتدا به تشریح و
تبیین P/E مى پردازیم، سپس چگونگى استفاده از این نسبت را در تجزیه و
تحلیل سهام بازگو مى کنیم، و سرانجام به شرایطى مى پردازیم که نباید از این
نسبت استفاده شود.
• P/E چیست
P/E کوتاه شده نسبت price)P یا قیمت سهم) به ESP Earning Per Share) یا سود
هر سهم) است. همان گونه که از نام آن پیدا است، براى محاسبه P/E آخرین
قیمت روز سهام یک شرکت به سود هر سهم (EPS) آن تقسیم مى شود.غالباً P/E در
تاریخ هایى محاسبه مى شود که شرکت ها اطلاعات EPS (معمولاً سه ماهانه) را
افشا مى کنند. این P/E را که بر مبناى آخرین EPS محاسبه مى شود بعضاً P/E
دنباله دار نیز مى گویند. اما گاهى از EPS برآوردى براى محاسبه P/E استفاده
مى شود، این EPS معمولاً معرف سود برآوردى سال آینده است. در این صورت به
P/E محاسبه شده P/E برآوردى یا پیشتاز گفته مى شود.
محاسبه P/E گاهى روش سومى هم دارد که مبتنى بر میانگین دو فصل گذشته و
برآورد دو فصل باقیمانده سال است. تفاوت عمده اى بین این سه نوع وجود ندارد
اما باید بدانید که از محاسبات داده هاى تاریخى واقعى در مقایسه با
برآوردهاى تحلیلگران مالى استفاده کنید. مشکل بزرگ محاسبه P/E مربوط به
شرکت هایى است که سود آور نیستند و از این رو EPS منفى دارند. در خصوص
چگونگى رفتار با این پدیده دیدگاه هاى متفاوتى وجود دارد. برخى قائل به
وجود P/E منفى هستند، گروهى در این حالت P/E را صفر مى دانند و بسیارى دیگر
هم معتقدند که دیگر P/E محلى از اعراب ندارد.
به لحاظ تاریخى در بورس اوراق بهادار تهران عموماً میانگینP/E در دامنه
۲/۳ تا ۲/۱۳تجربه شده است. نوسان P/E در این دامنه عمدتاً بستگى به شرایط
اقتصادى هر زمان دارد. در حال حاضر میانگین P/E کل شرکت هاى پذیرفته شده
در بورس تهران حدود ۲/۸ است. همچنینP/E بین شرکت ها و صنایع مى تواند
کاملاً متفاوت باشد.
• کاربرد P/E
به لحاظ نظرى، P/E یک سهم به ما مى گوید که سرمایه گذاران چند ریال حاضرند
به ازاى هر ریال سود یک شرکت پرداخت نمایند. به همین جهت به آن ضریب سهام
نیز مى گویند. به عبارت دیگر اگر P/E یک سهم ۲۰ باشد بدین معنى است که
سرمایه گذاران حاضرند ۲۰ ریال براى هر ریال از سود این سهم (که شرکت تولید
مى کند) بپردازند.
الف- رشد سود
آنچه در بحث بالا به آن پرداختیم رشد شرکت ها است. قیمت سهام بازتاب
انتظارات سرمایه گذاران از ارزش و رشد آینده شرکت است. اما توجه کنید که
اندازه سود (EPS ) معمولاً مبتنى بر سود هاى (EPSهاى) گذشته است. اگر شرکتى
انتظار رشد دارد بنابراین انتظار داریم که سودش نیز رشد کند. در نتیجه
تفسیرى بهتر از P/E آن است که خوشبینى بازار از آینده رشد یک شرکت را باز
تاب مى دهد.
اگر P/E شرکتى بالاتر از میانگین بازار یا صنعت باشد بدین معنى است که
بازار در ماه ها یا سال هاى آینده انتظارات بزرگى از سهم این شرکت دارد.
شرکتى با P/E بالا باید سود هاى فزاینده ایجاد کند، در غیر این صورت قیمت
سهمش سقوط خواهد کرد. مثالى از شرکت ایران خودرو گویاى این بحث است.
ب- ارزانى یا گرانى
P/E در مقایسه با قیمت بازار شاخص بهترى براى ارزش گذارى سهم است. مثلاً به
شرط پایدارى سایر متغیرها، سهمى با قیمت ۲۰۰ ریال و P/E برابر ۱۰ بسیار
گران تر از سهمى با قیمت ۲۰۰۰۰ و P/E برابر ۱۰ است. توجه کنید که محدودیت
هایى در این مثال وجود دارد. شما نمى توانید P/E هاى دو شرکت کاملاً متفاوت
را براى ارزش گذارى بهتر آنها مقایسه کنید. به عبارت دیگر تعیین بالا یا
پایین بودن P/E بدون توجه به دو عامل اصلى بسیار دشوار است: ۱) نرخ رشد
شرکت و ۲) صنعت.
۱- نرخ رشد شرکت
آیااندازه رشد گذشته شرکت ها مى تواند معرف نرخ هاى انتظارى از رشد آینده
باشد؟ هر چند پاسخ این پرسش نمى تواند صریح باشد اما در عمل سرمایه گذاران
براى پیش بینى سود (EPS ) و محاسبه P/E از نرخ هاى رشد گذشته استفاده مى
کنند.
۲- صنعت
مقایسه شرکت ها تنها در صورتى فایده مند است که به یک صنعت تعلق داشته
باشند، مثلاً شرکت هاى صنعتى که عمدتاً داراى ضرایب P/E پایین هستند. چون
به رغم ثبات صنعت رشد پایینى دارند. از طرف دیگر شرکت هاى صنعتى به دلیل
انتظار رشد از P/E هاى بالایى برخوردارند.
• دام هاى کاربرد P/E
تا بدین جا آموختیم که در شرایط معینى P/E مى تواند ما را در تعیین بالا یا
پایین بودن ارزش یک شرکت کمک کند. همچنین پى بردیم که P/E تنها در شرایط
معینى معتبر است. اما علاوه براین دام هاى دیگرى نیز در تحلیل P/E وجود
دارد که در ادامه درباره برخى از آنها بحث مى شود.
• حسابدارى
سود یک اندازه حسابدارى است که در محاسبه اش از اقلام غیرنقدى نیز استفاده
مى شود. معیارهاى اندازه گیرى سود بر طبق اصول حسابدارى همگانى (GAAP )
مقرر مى شوند. این اصول در گذر زمان تغییر مى کند و در هر کشورى نیز متفاوت
از دیگر کشورها است. از این رو محاسبه سود ( EPS) بسته به چگونگى دفتردارى
و حسابدارى مى تواند به صورت هاى متفاوت ارائه شود. در نتیجه مقایسه سودها
(EPS ها) با یکدیگر گاهى به مقایسه سیب و پرتقال مى ماند.
• تورم
در شرایطى که اقتصاد کشور تورم بالایى را تجربه مى کند طبعاً کالاها و
هزینه هاى استهلاک به دلیل بالا رفتن هزینه هاى جایگزینى کالاها و تجهیزات
در مقایسه با سطح عمومى قیمت ها کم نمایى مى شود. بنابراین در زمان هاى
تورمى P/E ها عموماً پایین تر مى آیند زیرا بازار سودها را که به صورت
ساختگى به بالا گرایش دارد تخریب شده مى بیند. بررسى P/E همانند تمامى نسبت
ها در گذر زمان براى پى بردن به روند آن ارزشمند است. تورم این بررسى را
دشوار مى کند زیرا اطلاعات گذشته در امروز از فایده مندى کمترى برخوردارند.
• تفسیرى دیگر
P/E پایین لزوماً بدین معنى نیست که ارزش یک شرکت کم نمایى شده است. بلکه
به معناى آن است که بازار معتقد است شرکت در آینده نزدیک با مشکل روبه رو
خواهد شد. سهمى که قیمتش پایین مى آید معمولاً دلیلى دارد.
عمده ترین دلیلش این است که سود شرکت کمتر از سود انتظارى اش خواهد بود.
این مسئله P/E دنباله دار بازتابى ندارد مگر آن که سود در عمل نیز محقق
گردد.
• تنها به اتکاى P/E سهام نخرید
یکى از پر بسامدترین اشتباهاتى که سرمایه گذاران غیر حرفه اى مرتکب مى شوند
خرید سهام صرفاً به اتکاى P/E بالا یا پایین است. توجه کنید که ارزشیابى
سهام تنها با تکیه بر شاخص هاى ساده اى مانند P/E ساده انگارانه و نادرست
است. P/E بالا ممکن است به معنى بیش نمایى ارزش سهم باشد و هیچ تضمینى وجود
ندارد که بعداً به سرعت پایین نیاید. ضمناً توجه کنید که حتى اگر ارزش
سهمى کم نمایى شده باشد ممکن است ماه ها یا حتى سال ها طول بکشد تا بازار
ارزش آن را اصلاح نماید.
در هر صورت تجزیه و تحلیل سهام امرى بسیار پیچیده تر از دانستن چند نسبت
ساده است. به عبارت دیگر هر چند کلیدى براى معماى ارزش گذارى سهام است اما
تمام آن نیست. از این رو توصیه مى شود که سرمایه گذاران براى خرید سهام با
خبرگان سرمایه گذارى رایزنى نمایند. پاسارگاد نیک آماده است تا سرمایه
گذاران علاقه مند را با قواعد سرمایه گذارى آشنا سازد.
• نتیجه گیرى
P/E همه چیز یا به عبارتى حرف آخر را درباره ارزش سهم نمى گوید اما براى
مقایسه شرکت هاى یک صنعت، کل بازار یا روند تاریخى P/E یک شرکت سودآور است.
به یاد بسپارید که :
الف – P/E یک نسبت است و از تقسیم ((P PRICE یا قیمت روز سهم به(EPS)E یا سود هر سهم به دست مى آید.
ب- سه نوع EPS به نام هاى EPS دنباله دار، آینده و میانگین وجود دارد.
ج- به لحاظ تاریخى، میانگین P/E ها در بازه ۲/۳ _ ۲/۱۳ قرار مى گیرد.
د- به لحاظ نظرى، P/E یک سهم به ما مى گوید که سرمایه گذاران حاضرند چند ریال به ازاى هر ریال سود بپردازند.
هـ – تفسیر بهترى از P/E این است که آن بازتاب خوشبینى بازار از آینده رشد یک شرکت است.
و- P/E در مقایسه با قیمت بازار شاخص بهترى براى ارزش گذارى یک سهم است.
ز- بدون در نظر گرفتن نرخ هاى رشد صنعت، صحبت از بالا یا پایین بودن P/E یک شرکت بى معناست.
ح- تغییر در اصول حسابدارى شامل وجود چندین روش مجاز براى سود (EPS ) تجزیه و تحلیل P/E را دشوار مى کند.
ط- P/E ها عموماً در زمان تورم حاد پایین تر مى آیند.
ى- تفاسیر بسیارى پیرامون دلیل پایین بودن P/E یک شرکت وجود دارد.
ن- تنها به اتکاى ضریب P/E اقدام به خرید و فروش سهام نکنید.
محققان دانشکده پزشکی هاروارد، راهکارهای ساده و عملی برای جلوگیری از سکته مغزی ارایه کردند.
سکته مغزی یکی از علل عمده مرگ و میر یا ناتوانی عضلانی در سراسر جهان است.
فرآیند بروز سکته مغزی دقیقاً مشابه با سکته قلبی است با این تفاوت که نقطه اثر سکته مغزی در ناحیه مغز و ستون فقرات است.
علت بروز سکته مغزی، توسعه پلاک های آترواسکلروتیک و لخته شدن خون در رگ های اصلی گردن و ساقه مغز است.
زمانی که لخته خون باز می شود، تکه های آن وارد انشعابات مختلف رگ های خونی و سپس وارد مغز می شود.
بر اساس این فرآیند، خون لازم به بخش های مختلفی از مغر نمی رسد و سلول ها
به طور ناگهانی می میرند. این مکانیسم سکته مغزی نامیده می شود.
مطالعات اخیر محققان دانشکده پزشکی هاروارد نشان می دهد که این عارضه
کشنده با چند راهکار ساده و تغییرات جزیی در شیوه زندگی قابل مهار است.
در این تحقیقات علاوه بر تاکید به حفظ آرامش و جلوگیری از تنش های روحی،
به چهار مکمل غذایی که از بروز سکته جلوگیری می کند، اشاره شده است.
این مکمل ها عبارتند از:
فولیک اسید
فولیک اسید با نام شیمیایی «فولات» نیز شناخته می شود. این مکمل دارویی
محلول در آب است و تولید گلبول قرمز می کند ومقادیر بالای آن در سبزیجات
سبزرنگ و غلات سبوس دار وجود دارد.
هموسیستئین یک ماده شیمیایی است که توسط اسید آمینه تولید می شود.
زمانی که میزان فولیک اسید بدن کاهش پیدا کند، میزان این ماده شیمیایی در
بدن افزایش پیدا می کند که توسط آزمایش خون تشخیص داده می شود. افزایش این
ماده شیمیایی باعث رسوب کلسترول، کلسیم و تشکیل لخته خون می شود.
برای جلوگیری از تمام این عارضه ها، مصرف روزانه چهار میلی گرم اسید فولیک توصیه شده است.
عصاره هسته انگور
عصاره هسته انگور حاوی یک ماده شیمیایی به نام «proanthocyanins» است که تمام رادیکال های آزاد را جذب می کند.
این ماده خوراکی میزان التهاب دیواره داخلی عروق و کلسترول بد را کاهش می دهد و از بروز سکته جلوگیری می کند.
منیزیم
ماده معدنی منیزیم یکی از مهمترین مواد غذایی توصیه شده برای سلامت عروق است که از التهاب رگ ها و تشکیل پلاک جلوگیری می کند.
منیزیم حساسیت بدن نسبت به انسولین را افزایش می دهد و برای بیماران دیابتی توصیه شده است.
مصرف روزنه ۶۰۰ میلی گرم منیزیم در روز توصیه شده است.
برخی از مواد غذایی حاوی منیزیم عبارتند از:
• سبزیجات سبز رنگ
• آجیل و انواع دانه های روغنی
• ماهی
• لوبیا
• آووکادرو
• شکلات تلخ
• لبنیات کم چرب
• انجیر
• میوه خشک
• برنج قهوه ای
• موز
روغن ماهی
تمام مواد غذایی دریایی شامل مقادیر بالایی از اسید امگا ۳ هستند که از بروز سکته مغزی جلوگیری می کنند.انواع مختلف ریشه گیاه جینسینگ قرنها در آسیا و آمریکای شمالی به عنوان یک داروی موثر و ترکیبی انرژیزا کاربرد داشته است.
به گزارش ایسنا، گیاه جینسینگ از قدیم مصارف درمانی بیشماری داشته هرچند تنها به بخشی از آنها به طور جدی پرداخته شده است.
این گیاه دو نوع اصلی دارد که شامل جینسینگ آسیایی یا کرهای و جینسینگ آمریکایی هستند. بررسیها حاکی از آن است که انواع مختلف این گیاه فواید متمایزی از هم دارند.
در برخی مطالعات آمده است که گیاه جینسینگ سیستم دفاعی بدن را تقویت میکند. برخی شواهد پزشکی نیز نشان میدهد که نوع آمریکایی این گیاه از تعداد دفعات ابتلا به سرماخوردگی و شدت آن در بزرگسالان میکاهد. بررسیها آشکار ساخته که حتی برخی از انواع خاص این ریشه گیاهی میتواند به کاهش قندخون کمک کند.
به گزارش Webmd، همچنین بررسیهای اولیه نشان میدهد که این گیاه ممکن است به طور موقت تمرکز و قدرت یادگیری را تقویت کند. علاوه بر این یافتهها نشان میدهد که جینسینگ در درمان سرطان، بیماری قلبی، خستگی، هپاتیت C، فشارخون بالا و علائم یائسگی موثر است.
به طور کلی بخشی از مهمترین خواص این ریشه پرخاصیت عبارتند از:
- افزایش قدرت جسمانی
- بهبود فعالیت حافظه
- افزایش شادابی و نشاط
- افزایش قدرت تحمل و استقامت بدن
- از بین بردن استرسها
- مقابله با پیری و فرسودگی
- بالا بردن قدرت دفاعی بدن در برابر بیماریها
- تقویت سیستم ایمنی بدن
- تنظیم سوخت و ساز و متابولیسم بدن
- جلوگیری از سردرد
- درمان بیخوابی و بدخوابی
- کاهش اثرات منفی ناشی از یائسگی
- رفع خستگی، ضعف و بی حالی
- افزایش قدرت و توان سیستم قلبی و عروقی
- تنظیم فشارخون
- تنظیم سطح قندخون بدن
روان پزشکان به که می گویند نرمال؟ اخلاق بخش عمدهای از پیکره نرمال بودن را تشکیل میدهد. اخلاق، انسان را وادار به پیروی از برخی باورهای ارزشی و متعالی میکنند. ما در روانشناسی، انسان را مظهر تعالی خداوند میدانیم. یعنی ایمان به خداوند، ایمان به ارزشها، ایمان به مقدسات تعریف شده که بخشی از آن به مقدسات و ارزشهای متعالی برمیگردد و بخشی از آن نیز به اخلاق و صفات خوب متعالی مانند توکل، امید و... مربوط میشود و فرد نرمال چنین اخلاقی دارد و به آنها تمسک میجوید.
فرد نرمال، فقط دریافتکننده محبت نیست و
خود نیز به دیگران مهر میورزد، بنابراین فردی که همنوعش برایش مهم نیست و
روابط عاطفیاش با فرزند، همسر، دوست، خواهر و برادر و... کند یا ضعیف است
یا برعکس آنقدر روابط عاطفیاش بیش از حد میشود که به وابستگی میانجامد
نرمال نیست. فرد نرمال باید هوش اجتماعی داشته باشد تا
بتواند به دنبال فعالیتهای شغلی و عملکردی برای بروز و ایجاد یک فعالیت
مولد باشد. فعالیتهای غیرمولد و بیفایده و بیارزش، مانند بسیاری از
فعالیتهایی که در جهت خلاف است یا انجام آنها فایدهای برای فرد یا افراد
جامعه ندارد، فعالیت غیرمولد شناخته میشود. فردی که قدرت حل مساله دارد، در برابر
مشکلات تسلیم نمیشود و سعی میکند برای مشکلات خود راهحل پیدا کند. طبیعی
است برای رسیدن به این هدف باید واقعیتهای موجود را درک کرد. افرادی که
از این درک عاجزند و تفکرات سحرآمیز دارند، به رمل و اسطرلاب، جادو و سحر و
دعانویسی و کفبینی و موضوعات خرافی میپردازند، قدرت حل مساله ندارند
زیرا نمیتوانند واقعیتهای موجود را قبول کنند. نکته قابل توجه اینکه حتی
در حل مساله، تکرار مکررات هم طبیعی نیست بلکه فرد باید برای حل مشکلاتش
ابداع و تنوع در تصمیمگیری داشته باشد. فرد نرمال باید گذشت و بخشش داشته باشد و
سخت و غیرقابل انعطاف نباشد و در عین حال بتواند خشم خود را بروز دهد. فردی
که مدام خشمش را فرومیخورد و جرات ابراز احساسات خود را ندارد، نرمال
نیست. البته بروز خشم باید بدون صدمه و اهانت به خود و دیگران باشد و فرد
نباید ذرهای به شخصیت خود یا دیگران لطمه بزند. واقعیت این است که ما در فضایی از استرس و
اضطراب به سر میبریم. فرد نرمال باید بتواند با این استرسها مقابله یا
از مکانیسمهای مقابلهای برای رفع استرسها استفاده کند تا خود را با هر
استرسی انطباق دهد و با آن مقابله کند. متاسفانه ما با بسیاری از فقدانها،
مشکلات مالی و اقتصادی، مسایل اجتماعی و محیطی، مسایل سیاسی و... روبرو
هستیم. فرد باید بتواند با این استرسها کنار بیاید. کسی که زود میشکند و
در برابر اندک استرسی کمر خم میکند، نرمال نیست. هرکس ممکن است یک عزیز،
مال یا شغلش را از دست بدهد، اما باید بتواند محرومیتها را تحمل کند و در
برابر این فقدانها قدرت مانور و سوگواری داشته باشد و به پذیرش نهایی
واقعیت برسد. فرد نرمال باید قدرت مدیریت محیط اطرافش و محیطی که در آن زندگی یا کار میکند، داشته باشد و این به یک مدیریت ذاتی نیاز دارد. فرد نرمال باید همه جوانب احتیاط را رعایت
کند و به اصطلاح خود را ارزان نفروشد. البته منظور این است که بدبین باشد
زیرا بدبینی خود غیرطبیعی است اما احتیاط، وجه مهمی از نرمال بودن است. فرد
باید برای انجام معاملات اقتصادی، روابط بین فردی، امور اداری و شغلی و...
محتاطانه عمل و رفتار خود را کنترل کند. فرد باید خودش را برای زندگی سرمایهگذاری
کند. باید دانش و آگاهی داشته باشد و واقعبینانه به سرنوشتی که بر او در
زمان و مکان خاصی که قرار دارد تحمیل شده، بپذیرد و در این زمینه آموزش
ببیند زیرا اگر از مسایل پیرامون خود آگاهی نداشته باشد و آنها را
نپذیرد،طبعا رفتار غیرطبیعی از خود نشان میدهد و دچار آسیبشناسی روانی
میشود و در گروه بیماران قرار میگیرد. فرد نرمال باید عاشق یادگیری باشد و
بتواند موضوعات مختلف را طراحی و سازماندهی کند. انسانهای بیتفاوت، بیاحساس، غیرکنجکاو و
غیرعلاقهمند به موضوعات روزمره، انسانهای نرمالی نیستند بنابراین فردی
که زیباییها را تقدیر و تحسین نمیکند و نسبت به آنها کنجکاو نیست طبیعی و
نرمال نیست. فرد نرمال باید در مورد
آینده خود جهتگیری داشته باشد و بداند چه آیندهای برای فردا و فرداهایش
در نظر دارد، بنابراین باید برای سنین جوانی، میانسالی و سالمندی خود
برنامهریزی کند. فرد نرمال باید خلاق باشد و ایده داشته
باشد و به دیگران و محیط کار و زندگی خود ایده بدهد. از سوی دیگر باید
استقلال داشته باشد و اهداف مناسبی در سر بپروراند. فردی که وابسته است،
نمیتواند اهداف درستی را برای آینده خود برنامهریزی کند. فرد نرمال باید نیازهایش را بشناسد و به
ارزشهای وجودی خود پی ببرد و بتواند به مجهولات موجود در آنچه به عنوان
واقعیتهای موجود ذهن خود و اطرافیانش فراگرفته است، پاسخ دهد. افراد نرمال باید در انجام امور از خود
شوق و حرارت نشان دهند. افراد بیحال و بیاحساسی که از خود شوق و شوری
نشان نمیدهند، به خصوص در مسایل خانوادگی و اجتماعی، افرادی سرد و
بیاحساس هستند نه نرمال. عدالت صفت بسیار خوبی است که باید آن را در انسانهای نرمال جستجو کنیم. فرد باید نسبت به شهروندان و خانواده خود عادل باشد و اگر نباشد از خود رفتارهای پرخاشگرانه، بیتفاوتی، بیاحساسی، بیتوجهی، بیعاطفگی و... نشان میدهد. |